زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استارت اپ ویکند» ثبت شده است

زامارین محصولی جهت طراحی و توسعه نرم افزارهای موبایل (اندروید – ای او اس – ویندوز وفن) بر روی بستر دات نت می باشد.این نرم افزار بسیار شگفت انگیز است بخاطر اینکه با کمی دانستن دات نت میتوانید برنامه های سازگار با سیتم عامل های موبایل نظیر اندروید و ای او اس بپردازید که کاملآ منطبق با الزامات گوگل پلی و اپل استور می باشد.
اخیرآ تیم فنی و فروش ماکروسافت و زامارین با هم همکاری جهانی شروع کردند که این امکان را میدهد تا  نرم افزار ویژوال استادیو هم بتوان از تمام امکانات نرم افزار زامارین بهرمند شود و این ادغام روز به روز بیشتر خواهد شد و این خبر بسیار خوشحال کننده برای افرادیست که برنامه های خود را با ویژوال استادیو می نوشتند و از توانایی های این نرم افزار قدرتمند آگاهند.

در اینجا به شرح ۵ دلیل جهت استفاده از زامارین برای توسعه برنامه های Android و Ios می پردازم

  1. یادگیری سریع (Less to learn)  : برای تبدیل شدن به یک برنامه نویس موبایل نیازمند یادگیری مسائل زیادی همچون  چرخه عمر فرایندها ، هنجارهای UI ، اطلاعاتی در مورد SDK و مسائل غیره زیادی می باشیم  به همین علت  اضافه کردن یک زبان برنامه نویسی جدید به لیست زبانهای ما بسیار وقت گیر می باشد و با چالش های زیادی همراه است اگر شما تجربه کار با سی شارپ دانت را داشته باشد براحتی میتوانید از امکانات در طراحی برنامه موبایل خود در کمترین زمان ممکن بپردازید و این یعنی پیمودن راه با سرعت بسیار بیشتر. ویا حتی شما یه توسعه دهنده دانت نیستید هم زامارین این امکان را به شما میدهد تا در سریعترین زمان بتوانید برنامه خود را برای سیتم عامل های Andriod یا Ios بنویسید بدونه اینکه نیاز داشته باشید وقت خود را صرف یادگیری هر کدام  از برنامه ها و شرایط ویژه محیط هر کدام کنید و این  از قابلیتهای برنامه های چندسکویی (cross-platform) می باشد. با استفاده از زامارین شما فقط نیاز به دانستن یک زبان برنامه نویسی و یک هسته که مجموعه ای از کلاس های دو سیستم عامل خواهید داشت و این یعنی صرف زمان کمتر.
  2. بدون محدودیت (No limits) : این یکی از جالبترین ویژگی های Xamarin می باشد که شما را مجبور به امتحان این اشتراک ها نخواهد کرد و شما در طراحی و توسعه برنامه های انروید همان حس و حال طراحی برنامه اندروید را خواهید داشت و هم در طراحی برنامه های Ios همان حس و حال . بعضی از ابزار نرم افزارهای چندسکویی تلاش زیادی جهت مخفی نمودن ویژگی های دیگر پلتفرما می کنند که این حس و حال را به برنامه های خارجی منتقل نسازند ولی Xamarin کاری غیر از این را انجام می دهد و این است که زامارین پذیرای ویژگی های منحصر به فرد هر پلتفرم است و این یعنی یه حس جدید که هر برنامه نویسی جهت رهایی از تکرار و حس های تکراری به آن نیاز خواهد داشت. علاوه بر کلاسهای استاندارد دات نت شامل کلاسهای خاص ios  و کلاس های خاص سیستم هامل اندروید می باشد که هر کدام خصوصیات منحصر به  فرد خاص خود را دارا می باشد. ترکیبی از کلاس های دانت و کلاسهای منحصر به فرد پلتفرم خاص اجازه می هد تا برنامه های کاربری با استفاده از ویژگی های خاص آن پلتفرم به اشتراک گذاشته شود و این یعنی همه چیز در دسترس شما و میتوانید برنامه های خود را بدونه هیچ محدودیتی نسبت به آن پلتفرم ایجاد نمایید.
  3. انتقال سریع تر به بازار (Faster time-to-market) : ابزار زامارین این اجازه را به ما میدهد که یک بار منطق برنامه خود را پیاده و برای هر نوع پلتفرمی شامل (اندروید ، آی او اس ، ویندوزفون)  به اشتراک بگذاریم و این کار و مقایسه در محیط های بومی (native) یک بار در محیط جاوا برای پلتفرم اندروید و یک بار در محیط Objective-C برای آی او اس انجام می گیرد و بر عهده native ها می باشد. به عبارت ساده تر با استفاده از محیط توسعه محلی هر پلتفرم مستلزم نوشتن کدهای مربوط به آن پلتفرم می باشد و این یعنی نوشتن کدهای بیشتر. در حالی Xamarin این امکان را میدهد تا وقت خود را صرف ساخت ویژگی های برنامه خود کنیم و از نوشتتن کدهای بیشتر پرهیز کنیم و این یعنی زمان سریع تر در رسیدن به هدف و انتشار برنامه. توجه داشته باشد در مورد مسئله انتقال سریع تر به بازار زامارین قطعآ زمان را کاهش خواهد داد اما این تصور برای شما بوجود نیاید که زمان طراحی به نصف خواهد رسید بلکه باید یک سری کد و UI برای تک تک پلتفرمهای خاص برای تعامل همراه با ویژگی های منحصر به فرد آن پلتفرم ایجاد شود.
  4. اشکالات کمتر (Fewer bugs) : یکی از اولین دلایل استفاده از زامارین این است که این ابزار باعث بوجود آمدن اشکالات کمتر خواهد شد و این دلیل سریع تر فراهم شدن زمان انتقال برنامه به بازار است . به عنوان قاعده کلی در برنامه نویسی یادمان باشد هر چقدر کد کمتری بنویسیم به خطای کمتری برخورد خواهیم کرد و خطایابی کمتر صرفه جویی در زمان است. زامارین نیز با ارائه ابزارهای خطایابی در جهت کاهش خطا گام برداشته است و دیگر نیاز به نوشتن دو مجموعه از آزمون تست که تا حد زیادی تکراری می باشد نخواهیم بود ما میتوانیم یک واحد و مجموعه کاملتر وجامع تر از کدهای اعتبار سنجی برای هر دو سیستم عمل داشته باشیم.
  5. برای شروع یادگیری زامارین بر روی این لینک کلیک کنید
  • geek

بهترین راه پیدا کردن ایده های استارتاپی، این است که دنبال «ایده استارتاپی» نباشید و دنبال حل کردن مشکلاتی باشید که خودتان هم دارید.


بهترین ایده ها 3 چیز مشترک دارند: 1) ایده مشکلی را حل میکند که خود بنیانگذاران با آن سر و کله میزنند، 2) خود بنیانگذاران میتوانند محصولی بسازند که این مشکل را رفع کند و 3) بقیه زیاد به ارزش حل کردن آن مشکل پی نبرده اند.



چرا توصیه میکنم که مشکلی که حل می کنید، مشکلی باشد که خودتان با آن سر و کله میزنید؟ یکی از دلایلش این است که در آن صورت مطمئن هستید که این مشکل وجود خارجی دارد! به نظر بدیهی می آید، ولی خیلی از کارآفرینان را میشناسم که در پی حل مشکلاتِ تخیلی هستند.


برای مثال فرض کن که من بخواهم یک شبکه اجتماعی برای صاحبان سگ و گربه بسازم. در اولین نگاه، ایده بدی به نظر نمی آید. میلیون ها انسان حیوان خانگی دارند. اغلب به این حیوانات خیلی توجه میکنند و پول خوبی برای نگه داری آنها می دهند. حتی اگر 2 یا 3 درصد از این افراد هم کاربران من شوند، پول خوبی می توان در آورد. به آنها می توان تبلیغات نشان داد، یا ماهانه پول گرفت و ویژگی های منحصر به فرد به آنها ارائه داد.


خطر این ایده این است که اگر با چند نفر از دوستان که صاحب حیوان خانگی هستند، صحبت کنم، آنها هیچ وقت به من نمی گویند که این ایده افتضاح است. شاید بگویند که «آره، شاید یک روزی بخوام از این سایت استفاده کنم». حتی بعد از اینکه سایت این استارتاپ افتتاح شد هم برای خیلی ها جالب باشد. ممکن است خودشان از این سرویس استفاده نکنند ولی می شود تصور کرد که افراد دیگری از آن بهره ببرند. و در نهایت سایت، به علت نداشتن کاربر به کما می رود و بعد می میرد.


برای اجرای یک ایده استارتاپی، باید مطمئن شد که حداقل مخاطبینی هستند که که واقعا و ضرورتا به آن نیازمندند. نه فقط کسانی که شاید روزی به آن نیاز پیدا کنند.


شما می توانید دو نوع محصول بسازید. محصول شما میتواند ارزش محدودی به جمعیت زیادی برساند و یا ارزش زیادی به جمعیتی محدود. دومی گزینه بهتری است. نه اینکه فکر کنید همه ایده ها خوب از این دسته هستند ولی تقریباً تمامی ایده های مناسب از گزینه دوم شروع میکنند. برای مثال فیسبوک از گزینه دوم استفاده کرد. اولین نسخه سایت مختص چند هزار نفر از دانشجویان هاروارد بود. با اینکه تعداد کاربران در شروع کار کم بود ولی همین عده محدود واقعا خواستار چنین سرویسی بودند.


زمانیکه یک ایده برای استارتاپ دارید از خود بپرسید: چه کسی هم اکنون خواهان چنین سرویسی است؟ چه کسی با اشتیاق خواهان آن است حتی اگر نسخه اولیه پیش پا افتاده و به درد نخور آن توسط یک تیم کوچک ساخته شده باشد؟ اگر پاسخی برای این سوالات ندارید احتمالا ایده شما، ایده خوبی نیست.


از کجا میتوان فهمید که ایده ای قابلیت گسترش را دارد یا نه؟ در برخی مواقع نمی توان به درستی حدس زد. موسسان AirBnB در ابتدی کار نفهمیدند که در حال ورود به چه بازار بزرگی هستند، ایده آنها در ابتدا خیلی محدودتر بود. در ابتدا آنان این امکان را به صاحب خانه ها می دادند که طبقه های خالی را به مهمانهای بیرون شهری کنفرانسها اجاره دهند. آنها در ابتدا پیش بینی ای از گسترش آن ایده نداشتند و ابعاد گسترده این ایده به تدریج خودش را نمایان کرد.


رابرت پرسیگ می گوید: می دانی چطور باید یک نقاشی کامل و بی نقص بکشی؟ خودت را کامل و بی نقص کن و سپس بطور طبیعی نقاشی کن.


با نگاه به داستان موسسان موفق می توان دریافت که ایده شکل گرفته در ذهن آنان نتیجه تحریک یک ذهن آماده توسط عوامل خارجی بوده است. بیل گیتس، پال الن، مارک زاکربرگ، همه افرادی بودند که اشتقاق زیاد به مباحث مختلف و ذهن های آماده برای دیدن فرصتهای ارزشمند داشته اند.


واژه یا فعلی که در رابطه با استارتاپ ها باید استفاده کرد "اندیشیدن" نیست بلکه "توجه کردن" است. ما در YC به ایده هایی که بصورت طبیعی از میان تجربیات موسسین ایجاد شده و رشد پیدا می کنند را ایده های استارتآپی ارگانیک یا طبیعی می نامیم. اکثر استارتاپ های موفق به همین شکل آغاز می شوند. وقتی از روش ایده ارگانیک استفاده می کنید، گاهی آن را نمی بینید تا زمانی که نشانه هایی توجه شما را به سمت کمبود چیزی جلب می کنند.


اگر به دنبال ایده های استارتاپی هستید فقط به دنبال جواب این سوال نباشید که "جای چی خالیست؟" بلکه ذهن خود را به روی این سوال که "آیا این میتونه یک شرکت یا کسب و کار بزرگ بشه؟" نیز ببرید.

  • geek