زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اپلیکیشن» ثبت شده است

اگر می‌خواهید در رقابت موجود در بازار جان سالم به در برید و جایگاهی را که متناسب با درجه و کیفیت شما باشد کسب کنید، باید مهارت‌های مشخصی را فرابگیرید.

بدون در نظر گرفتن رشته‌ای که انتخاب می‌کنید، پزشکی، حقوق، سیاست و یا کسب‌و کار، استخدام و ترفیع بیش از آنکه بر پایه مدرک و تخصص تکنیکی باشد، به ارتباط و مهارت‌های شخصی مرتبط است. در این‌جا ۹ مهارت برای رسیدن به موفقیت را برایتان بیان می‌کنیم:

۱- ارتباطات
به سختی می‌توان شغلی را یافت که در آن به مهارت‌های ارتباطی نیازی نباشد. ارتباط می‌تواند گفتاری و یا نوشتاری باشد که شامل مهارت شنیدن نیز می‌شود. داشتن مهارت‌های ارتباطی به شما این امکان را می‌دهد که از توانایی‌های خود به طور موفقیت‌آمیزی استفاده کنید. به هنگام انجام کار نیاز دارید که با افراد مختلفی در مورد موضوعات متفاوتی ارتباط داشته باشید. عدم ارتباط فاجعه بزرگی است.

“برای ارتباط مؤثر باید بدانیم که درک همگی ما در رویارویی با جهان متفاوت است و باید از این موضوع به عنوان راهنمایی برای برقراری ارتباط با دیگران بهره ببریم.” -تونی رابینز

۲- مهارت‌های ارائه
این مهارت بسیار مرتبط با مهارت ارتباط است، اگرچه به توجه جداگانه‌ای نیازمند است چرا که ارائه ایده یا داستان موفقیت کسب‌وکار که بتواند توجه مخاطبین را جلب و آنان را مجذوب کند، به تنهایی موفقیت محسوب می‌شود. هر چه مؤثرتر برای خود یا شرکت خود بازاریابی کنید، محبوبیت بیشتری کسب خواهید کرد و مورد توجه عموم قرار خواهید گرفت.

۳- استدلال
این مورد اهمیت بسیاری دارد. در رویارویی با مشکلات، باید آن را ریشه‌یابی کنید و این راهی مؤثر برای کنترل مشکلات است. اگر دارای مهارت‌های استدلالی باشید و در انجام آن خوب عمل کنید، به نوعی دارایی شرکت محسوب می‌شوید.

۴- سواد تکنولوژیکی
اکثر مشاغل نیازمند این مورد برای کارمندان خود هستند. برخی از مشاغل کاملا بر اساس تکنولوژی بنا شده‌اند در حالیکه تعدادی تنها برای مدیریت کارهایشان نیازمند آن هستند. در هر صورت هر کسب‌وکاری از کامپیوتر استفاده می‌کند. بنابراین مهم است مقدماتی را در مورد کامپیوتر و تکنولوژی بدانید که بدون آن پیدا کردن شغل در محیط کسب‌وکار سخت خواهد بود.

۵- تحلیل
مهارت‌های تحلیلی برای سنجیدن موقعیت و عمل کردن بر اساس آن مورد نیاز هستند. این مهارت‌های تحقیقی به شما این امکان را می‌دهند که از زوایای مختلفی به موقعیت نگاه کنید، در مورد مشکل بیشتر بدانید و بفهمید چگونه می‌توانید آن را حل کنید. به عبارت دیگر شما می‌توانید موضوع را تشخیص دهید، تحلیل کنید، توسعه دهید و ساده کنید.

۶- رهبری
این مورد برای هر شغلی مورد نیاز نیست، اما شخصیت شما را ارتقاء می‌دهد. داشتن مهارت‌های رهبری به شما این امکان را می‌دهد که همکارانتان را مدیریت کنید. مهارت‌های رهبری، محیطی بهره‌ور را ایجاد می‌کند که برای انگیزه‌بخشی و هدایت کارمندان به منظور رسیدن به اهداف سازمان مهم هستند.

۷- انعطاف‌پذیری
سازگاری به معنای مدیریت محیط‌های کاری مختلف و تعامل با وظایف و شرایط متفاوت است. انعطاف‌پذیر بودن به این معناست که شما به هنگام تغییر یا افزایش مسئولیت‌ها می‌توانید به خوبی آن‌ها را مدیریت کنید.

۸- مهارت میان فردی
حتی اگر شغل شما به ارتباط با مشتری نیاز نداشته باشد، باید مهارت‌های میان فردی را برای ارتباط با همکاران فرابگیرید. مهم است که در محیط کار روابط سالم ایجاد کنید و قادر باشید در میان مجادلات بین همکاران به کار خود بپردازید.

۹- مدیریت خشم
لازم است که به خاطر خودتان و نه تنها برای شرکت و همکارانتان بدانید چگونه خشم‌تان را مدیریت کنید. فرض کنید که کارمندی با کم‌کاری یا اختلال در نظم محیط کاری و یا هر دلیل دیگری شما را عصبی کند. نباید دچار استرس شوید یا فریاد بکشید. برای سلامتی‌تان خوب نیست، از طرف دیگر شما مسئول به هم زدن جو محیط کار هستید که مطلوب هیچکس نیست.

“نگه داشتن عصبانیت مانند گرفتن یک ذغال داغ و پرت کردن آن به سمت شخصی دیگر است؛ شما کسی هستید که خواهید سوخت.” -بودا

هرگونه سرمایه‌گذاری بر پیشرفت و بهبود این مجموعه مهارت‌ها ارزشمند است. بهترین موضوع در مورد خبره شدن در این مهارت‌ها، این است که از صنعتی به صنعت دیگر و یا از شغلی به شغل دیگر انتقال‌پذیر هستند. این مهارت‌ها در یافتن مسیرهای جدید و ساخت شخصیت حرفه‌ای قدرتمند به شما یاری می‌رسانند.

  • geek

آیا اخیراً در محل کار و مدرسه عملکرد ضعیفی دارید و به دنبال راه حلی برای بهبود تمرکز و بهره‌وری خود هستید؟ بی‌شک راهکارهای قدیمی را شنیده‌اید: نوشیدن قهوه، نرمش کردن، خواب کافی در شب و غیره. اگرچه این موارد بر بسیاری از افراد تأثیر مثبتی دارد، بر عده‌ای هم بی‌تأثیر است. در این‌جا ۸ روش علمی برای افزایش تمرکز ذکر می‌کنیم که ممکن است تاکنون به آن‌ها نیاندیشیده باشید.

۱- به موزیک بازی‌های ویدئویی گوش دهید.
موزیک بازی برای متمرکز کردن شما بر انجام کار و دوری از حواس‌پرستی طراحی شده است. آیا تابحال پیش آمده که در حین تمام کردن یک مرحله از ماریو، تمرکز خود را از دست داده‌ باشید؟ بسیاری از موزیک‌های بازی‌ها به صورت رایگان برای دانلود قرار دارند، کافی است یکی را انتخاب کنید.

۲- پس از مطالعه به باشگاه ورزشی بروید.
اگرچه ممکن است پس از مطالعه، ورزش آخرین گزینه در ذهن شما باشد، اما تحقیقات نشان داده است، افرادی که ورزش می‌کنند، در روز بعد مطالب را بهتر به یاد می‌آوردند. حتی ورزش سبک نیز در به یاد سپردن مؤثر است.

۳- لباس مناسب بپوشید.
اگرچه طبیعی است که بخواهید با لباس راحت مطالعه کنید، اما تحقیقات نشان داده است افرادی که لباس مناسب پوشیده‌اند مشکل کمتری در تمرکز کردن دارند. بر اساس مطالعات، دانش آموزانی که در آزمایشگاه لباس فرم می‌پوشند کمتر از افرادی با لباس معمولی در آزمایشاتشان دچار خطا می‌شوند. آیا این روش برای شما کارساز خواهد بود؟ می‌توانید آن را امتحان کنید.

۴- در نور طبیعی کار کنید.
اگر در جایی بدون پنجره کار می‌کنید، سعی کنید زمانی را اختصاص دهید و از هوای آزاد و نور خورشید در طول روز استفاده کنید. اخیراً در مطالعه‌ای مشخص شد: “افرادی که از نور طبیعی استفاده کردند، در ابتدای شب از هوشیاری بالایی برخوردار بودند و افرادی که در معرض نور مصنوعی بودند در انتهای شب خواب آلود بودند.”
بنابراین اگر برای هوشیاری و تمرکز دچار مشکل هستید، از هوای آزاد استفاده کنید.

۵- گرما را تنظیم کنید.
اگرچه گرمای بیش از حد نامطلوب است، اما اگر محیط کار سرد باشد شما قادر نخواهید بود به درستی کار کنید. چه دانشی در پشت آن قرار دارد؟ اگر محل کار سرد باشد، بدن شما انرژی بیشتری صرف می‌کند تا شما را گرم نگه دارد. بدین معنی که انرژی کمتری برای تمرکز و توجه باقی می‌ماند. در یک تحقیق مشخص شد افرادی که در دمای ۲۰ درجه سانتی‌گراد کار می‌کردند، ۴۴ درصد بیشتر از افرادی که در دمای ۲۵ درجه سانتی‌گراد کار می‌کردند دچار اشتباه شدند.

۶- از گیاهان سبز استفاده کنید.
اگر در محل کار و یا اتاق خود دچار عدم تمرکز شده‌اید، سعی کنید از گیاه سبز استفاده کنید. مطالعات نشان داده است، محیط کار سبز ۱۵ درصد بهره‌وری را نسبت به محیط کار عادی افزایش می‌دهد. این کار نه تنها بر کارایی، بلکه بر روحیه و کیفیت هوای محیط نیز تأثیر مطلوبی دارد.

۷- به حیوانات بامزه نگاه کنید.
بر اساس مطالعه‌ای در ژاپن، تماشای عکس حیوانات بامزه باعث افزایش بهره‌وری می‌شود. در این مطالعه رفتار افراد پس از نگاه کردن به عکس بچه حیوان و حیوان بالغ مورد آزمایش قرار گرفت. مطالعه نشان داد: “احساس مثبت ناشی از جذابیت، با انگیزش و تمایل به پردازش اصولی مرتبط است.”

۸- همه چیز را زرد کنید.
البته نه همه چیز را، اما تحقیقات نشان داده است که رنگ زرد میزان تمرکز و هوشیاری را بالا می‌برد. چرا؟ به این دلیل که این رنگ با احساس شادی مرتبط است. یک پوستر یا عکس ساده از گل‌های زرد، میزان تمرکز و توجه شما را در طول روز افزایش می‌دهد.


منبع:پونیشا

  • geek
این اموزش را می توانید در ادرس زیر ببینید.به صورت ساده و قابل درک.

 import java.net.*;
import java.io.*;

public class ClientEst
{
    public static void main(String [] args)
    {
        String serverName = args[0];
        int port = Integer.parseInt(args[1]);
        try
        {
        System.out.println("اتصال به " + serverName + " از پورت " + port);
        //ایجاد شی سوکت برای کلاینت به همراه شماره پورت سرور و هم زمان تلاش برای اتصال
        Socket client = new Socket(serverName, port);
        System.out.println("متصل شد به " + client.getRemoteSocketAddress());
        //ایجاد یک جریان داده برای ارسال داده به سرور
        OutputStream outToServer = client.getOutputStream();
        //ارسال داده ها به سرور
        DataOutputStream out = new DataOutputStream(outToServer);
        out.writeUTF("سلام از " + client.getLocalSocketAddress());
        //دریافت داده از سرور با کلاس inputstream
        InputStream inFromServer = client.getInputStream();
        DataInputStream in =new DataInputStream(inFromServer);
        System.out.println("پیغام سرور " + in.readUTF());
        client.close();
    }catch(IOException e)
    {
        e.printStackTrace();
    }
 }
} 


  • geek

اگر شما برنامه نویس یا طراح سایت هستید همیشه با این سوال دست و پنجه نرم کردید که بهتره فریلنسر باشم؟ یا کار تمام وقت بگیرم؟ در یکی دو سال گذشته یک گزینه دیگر هم به راه حلهای احتمالی این صورت مسئله اضافه شده و آن هم شروع کردن یک استارتاپ است.

جواب این جور سوالها مثل همه سوالهای سخت زندگی، بستگی به شخصیت و جهان بینی افراد دارد ولی از دید من کاملا مشخص هست که: “فریلنسری به هیچ وجه آینده درخشانی ندارد”.

اگر در حال حاضر فریلنسر هستید به دلایل زیر پیشنهاد میکنم که بیشتر به ۲ گزینه دیگر فکر کنید.

۱)       رشد تکنولوژی انقدر سریع (و غیر قابل پیشبینی) است که ۵ سال آینده معلوم نیست که کسی به استعداد های شما احتیاج داشته باشد.

در حال حاضر طراحی یک وبسایت کار هر کسی نیست. سالها تجربه و دانش لازم دارد. ولی آیا ۵ سال، ۱۰ سال آینده هم همینطور خواهد بود؟ در گذشته تنها تولیدکنندگان با دانش و مجرب صدا و سیما قادر به طراحی و تولید یک محتوای ویدیو ای با کیفیت بودند، اما در حال حاضر همه ما با در اختیار داشتن اینترنت، iMovie و iPhone 6  میتوانیم نه تنها یک سریال بلکه پس از تولید، آن را در مقابل چشمان میلیون ها انسان دیگر قرار دهیم.

طراحی و توسعه وبسایت ها نیز به احتمال زیاد دموکراتیزه خواهد شد. همین الان هم استارتاپ هایی هستند که با ابزار مختلف و گاه با هوش مصنوعی به دنبال آسان تر کردن طراحی سایت برای افراد کم تجربه و مبتدی هستند. شاید به خروجی آنها نگاه کنید و به خودتان بگویید که انسان همیشه با استعداد تر از چندتا الگوریتم و قالب از پیش طراحی شده عمل میکند. ولی فقط یادتان باشد که روزی روزگاری هیچ کس فکر نمی کرد که در بازی شطرنج یک کامپیوتر، کاسپاروف را شکست دهد!

۲) نسل بعدی برنامه نویسان انقدر از شما ماهر تر هستند که ۵ سال آینده کسی به استعداد های شما احتیاج ندارد

حدس میزنم اکثر کسانی که این مقاله را میخوانند حداکثر متولد ۱۳۷۰ هستند و برنامه نویسی رو از دبیرستان یا راهنمایی شروع کرده اند. اسم این نسل رو میگذاریم برنامه نویسان مهاجر. نسل فعلی قبل از اینکه صحبت کردن رو یاد بگیرند، طرز استفاده از تبلت و آیفون رو یاد گرفتند و کمی بزرگ تر شوند قدرت جذب زبان ها، فریمورک ها و مفاهیم جدید برنامه نویسی را خیلی بهتر از من و شما خواهند داشت. همانطور که مهاجران ایرانی به لوس آنجلس هنوز سفارش دادن همبرگر تو مکدونالد را توسط اشاره به عکس انجام میدهند ولی بچه هایشان روان ۲ زبانه صحبت میکنند، نسل بعدی بسیار سریع تر و راحت تر و ارزان تر از شما کار خواهد کرد و رقابت با نسل بعدی بسیار سخت خواهد بود.

۳)  وقتی برای بقیه سایت درست میکنید هیچ وقت با مشتری و مخاطب آن سایت ها سر و کله نمیزنید. 

فکر میکنم همه موافقیم که دانش کسب و کار را در حین کار و عمل میشود یاد گرفت (نه لزوما از درس و کلاس و غیره). وقتی که یک فریلنسر سایتی برای مثلا مجله آفتاب، یا شرکت تراکتورسازی می سازد، تحویل به موقع پروژه مهم هست، ولی موفقیت نهایی آن کسب و کار هیچ وقت مهم نیست و طراح سایت هیچ وقت با مشتریان مجله خوان یا تراکتور سوار آشنا نمیشود. در نهایت طراح هیچ چیز در مورد فروش، تجربه کاربری، مشکل و راه حلهای بعدی این کسب و کارها یاد نمیگیرد و در نهایت بیزنس فریلنسری خودش را نیز نمیتواند گسترش دهد.

۴)  فریلنسر ها سهمی از کیک ندارند!

کارمندان به دنبال حقوق بازنشستگی هستند، و کارآفرینان به دنبال فروختن یا به بورس رساندن استارتاپشان. ولی فریلنسر ها نه بازنشسته میشوند و نه در کسب و کاری سهیم هستند. شاید در حال حاضر ۵ میلیون یا ۱۰ میلیون برای هر  پروژه بگیرید و باهاش سه چهارتا Macbook و iMac و غیره بخرید ولی اگر کمی حساب کتاب کنیم میبینیم که از نظر مالی نیز فریلنسری آینده درخشانی ندارد. مثلا اگر یک آپارتمان ۸۰ متری در تهران متوسط ۴۰۰ میلیون تومان قیمت داشته باشد (متری ۵ میلیون)، و شما سالی ۱۰ تا پروژه ۵ میلیونی هم انجام دهید، ۸ سال طول میکشد که بتوانید آن آپارتمان را خریداری کنید (تازه اگر همه پولتان را پس انداز کنید و قیمت آپارتمان ثابت بماند.)

۵)  استرس فریلنسری کمتر نیست.

زندگی کارآفرینی و کارمندی دارای استرس های بسیاری است. شاید خیلی ها به این دلیل فریلنسر شدند که میخواستند ساعت های خودشان را داشته باشند و رئیس خود باشند و اگر خواستند با آرامش بتوانند تا ۴ صبح نشسته و با کد کلنجار بروند. ولی در عمل همه ما میدانیم که فریلنسری هم استرس های خاص خودش را دارد.  برای شروع، کارفرما ها در اکثر مواقع از سواد و هوش اینترنتی کمی برخوردار هستند و ایده هایی که برای سایت خودشان دارند عمیقا اشتباه است. در ضمن دنبال مشتری و پرداخت دویدن هم استرسهای کاری خودش را دارد و فریلنسرها اکثرا نمیتوانند روی جریان نقدینگی ثابتی در ماه حساب کنند.


و اما راه حل چیست؟ اولین کاری که یک فریلنسر باید بعد از خواندن این مقاله انجام دهد (البته اگر موافق نتیجه گیری های آن باشد،) این است که به خودش قول دهد که استعداد فنی خود را خرج وبسایت های مردم و شرکت های راندوم مختلف نکند. برنامه نویسی موفق است که رابطه دراز مدت تر و عمیق تری با پروژه ای برقرار کند.

از نظر من برنامه نویسی که حداقل دو  سال خود را برای بهتر کردن و مفید تر کردن یک وبسایت صرف میکند (از طریق ابعاد مختلف) خیلی بهتر از یک برنامه نویس هست که در دو سال گدشته روی ۲۰ سایت کار کرده است اما روی هر کدام به اندازه یک ماه وقت گذاشته است. برنامه نویس اول، قوی تر، با تجربه تر و با شناخت بهتری از مشتری، تجربه کاربری، و مدل کسب و کار آن پروژه بیرون خواهد آمد.

ولی این به این معنی نیست که کارمندی و کارآفرینی هم لزوما راه حل مناسبی هستند. به نظر من ترکیبی از کارآفرینی و کارمندی میتواند تجربه سازنده ای برای خیلی از توسعه دهندگان و برنامه نویسان جوان باشد: کار کردن برای یک استارتاپ، هم شما را در محیط خلاق و آموزنده قرار میدهد و هم ریسک بالایی برای شما نخواهد داشت. در ضمن این امکان هم همیشه هست که برای نگاه داشتن افراد با استعدادی مانند شما، آن استارتاپ قسمتی از سهام خود را در کنار حقوق به شما بسپارد.


منبع:Karya

  • geek

به نام خدا،در این اموزش می خواهیم با سفارشی سازی اسکرول ویو در برنامه نویسی اندروید اشنا بشیم.سفارشی سازی یک اسکرول ویو خیلی ساده است و تنها کافی که برای اون دو تا لایه گرافیکی از نوع Shape ایجاد کنیم.در جلسات گذشته با اسکرول ویو و Shape در برنامه نویسی اندروید اشنا شدیم.پس در این جلسه تنها کاری که میکنیم اینکه فایلهای XML رو که ساختیم به اسکرول ویو متصل میکنیم.



  • geek

کتابخانه‌هایمان را پر کرده‌ایم از انواع و اقسام کتاب‌های مربوط به موفقیت و عادات و رفتارهای افراد موفق. این کتاب‌ها را می‌خوانیم و سعی می‌کنیم در زندگی‌هایمان از آنها استفاده کنیم. بیشتر وقت‌ها این عادات کارایی ما را در زندگی بالا برده و زندگی‌مان را بهتر می‌کنند. اما مقاله امروز ما در این رابطه نیست. درمورد این نیست که افراد موفق چه می‌کنند، در مورد این است که این افراد قبلاً چه کرده‌اند.

در زیر به ۱۰ کاری اشاره می‌کنیم که افراد موفق برای رسیدن به موفقیتی که الان از آن بهره می‌برند انجام داده‌اند.

۱. بهانه نیاورده‌اند.
همه ما دو صدا داریم. یک صدایی که به شما می‌گوید سخت تلاش کنیم، روی کار کنونی‌مان تمرکز کنیم و قبل از اینکه به سراغ کار بعدی برویم اول این را تمام کنیم. یک صدای دیگر هم داریم که به ما می‌گوید دست کشیده، استراحت کنیم، تلویزیون نگاه کنیم یا در اینترنت بچرخیم.

ما در زندگی قربانی ناعدالتی هستیم، ممکن است ترفیعی باشد که شایسته آن هستیم ولی به ما نمی‌دهند. هر چه و در هر موقعیتی هم که باشیم زمان‌هایی هم اتفاق می‌افتد که با ما با بی‌عدالتی رفتار می‌شود. ممکن است برای خودمان دلسوزی کنیم و یا همه اینها را فراموش کرده، به جلو برویم و از آن فقط بعنوان یک محرک یا انگیزه‌دهنده استفاده کنیم.
نلسون ماندلا می‌توانست به زندان افتادن خود را بهانه‌ای کند برای مغلوب شدن دربرابر عصبانیت خود. اما درعوض از آن به عنوان فرصتی برای مطالعه، رشد، یادگیری و در انتها آزادی همه استفاده کرد.به بهانه‌هایتان گوش دهید. درک کنید که چرا این بهانه‌ها را دارید و بعد فکر کنید که چطور می‌توانید از آنها در جهت خوب استفاده کنید.

۲٫ فقط به آنها مربوط نبوده است.

موفقیت افرادیکه واقعاً در زندگی خود موفق بوده‌اند به این دلیل بوده است که نه فقط در زندگی خود بلکه در زندگی دیگران هم ایجاد تغییر کرده‌اند. اگر چیزی که به شما انگیزه می‌دهد چیزی بزرگتر از رسیدن به مقصد و هدفتان باشد مطمئناً سخت‌تر، طولانی‌تر و بیشتر تلاش خواهید کرد.
درست است، وقتی هدف اولیه پول درآوردن را داشته باشیم، پول درخواهیم آورد. اما بعضی ممکن است از آن پول در راه درست استفاده کنند که بسیار عالی است اما همین پول درآوردن به تنهایی هیچ دستاورد خاصی به شمار نمی‌رود.

۳٫ صبح‌های زود و شب‌های دیر.
کسانیکه در زندگی خود به موفقیت دست یافته‌اند برای آن زحمت کشیده‌اند. این ممکن است به قیمت از دست دادن بقیه قسمت‌های زندگی‌شان مثل خانوداه یا زندگی اجتماعی‌شان تمام شده باشد. اما ماموریت آن الزامی بوده است و تا زمانیکه به آن دست پیدا نکرده‌اند بقیه چیزها برایشان بی‌اهمیت می‌شود.مطمئناً سخت‌کوشی هیچ جایگزین دیگری ندارد.

۴. بهترین وسیله.
انرژی وسیله‌ای بسیار وسیع است که معمولاً درمورد آن صحبت نمی‌شود. بله از انرژی به شکل سوخت و برق همه جا صحبت می‌شود اما منظور ما سطح انرژی انسان‌هاست.واقعیت این است که هر چه انرژی بیشتری داشته باشیم، تمرکز کردن برایمان ساده‌تر خواهد شد و کیفیت کارمان بالاتر خواهد رفت.
یکی از رموز موفقیت ریچارد برانسون حفظ تناسب‌اندام عالی برای خود بود. اینکه از نظر جسمی متناسب باشیم، گردش‌خون ما به سمت مغز را بهتر کرده، هوشیاری‌مان را بیشتر کرده و تمرکزمان را بالاتر می‌برد. اینکه ورزش را بخشی از زندگی خود کنید، احتمال موفقیت شما را بالاتر خواهد بود.

۵. اصول.
چرچیل اصولی برای خود داشت. تفاوت او با بقیه آدمها این است که او به هر قیمتی که شده به اصول خود پایبند می‌ماند. شما چه اصول و قوانینی برای خود دارید؟ هر کسی باید اصولی برای خود داشته باشد و بر طبق آنها زندگی کند.
یکی از اصول شرکت اپل این بوده است که دنیای تکنولوژی را تغییر دهد و با بیرون دادن هر کدام از محصولاتشان می‌بینیم که بر این اصل پایبند هستند.برای خود قوانینی طراحی کنید که شما را در زمان‌های سخت هدایت کنند. این قوانین به هیچ قیمتی نباید تغییر کند.

۶. تردید، اما ایمانی ناگسستنی.
همه ما زمان‌هایی درگیر تردید می‌شویم. حتی بهترین ما شک می‌کنیم که به آرزویمان می‌رسیم یا نه. چیزی که افراد واقعاً موفق را از آنهایی که هیچوقت به قدرت واقعی خود نرسیدند متمایز می‌کند داشتن ایمانی ناگسستنی به این حقیقت است که کاری که می‌کنند درست است.
حتی اگر زمان‌هایی دچار تردید شوند، خیلی زود از این حالت بیرون می‌آیند، درحالیکه بقیه اسیر آن تردید شده و دست از ادامه راه می‌کشند.
شما هم می‌توانید لحظات تردید خود را داشته باشید، چون انسان هستید. اما نباید بگذارید آن تردید بر شما غلبه کند. باید بگذارید آن تردید به شما انگیزه دهد که ثابت کنید خوش‌بینی‌تان درست بوده است.

۷. یک دلیل.
بسیاری از دستاوردهای دنیا توسط مردان و زنانی صورت گرفته که امنیت نداشته و چیزی برای ثابت کردن به دیگران داشته‌اند و می‌خواسته‌اند از وضعیت کنونی خود ارتقاء یافته و بالاتر روند.
دلیل آبراهام لینکلن مربوط به نگاه دیگران به او و نگاه خودش به خود بود. وقتی بقیه او را پسری فقیر و بی‌سواد می‌دیدند، او در خود توانایی رسیدن به جایگاهی بالاتر را می‌دید، حتی بااینکه فقط با کمک خود می‌توانست به آن مرحله دست یابد. او نیاز به تغییر را هم می‌دید. ملتی که ادعای آزادی داشت ولی آزاد نبود. او اشکالی پایه‌ای در آن وضعیت می‌دید و می‌خواست آن را تغییر دهد. چرای او مربوط به خودش نبود به همین دلیل او را به یکی از مردان بزرگ تاریخ تبدیل کرد.

شما هم باید چرای خودتان را پیدا کنید. باید وقتی بقیه خوابند کار کنید، زندگی امن خود را به خطر بیندازید و آنقدر پیش روید که به مقصدتان برسید.

۸. زمانی تحمل کردند که بقیه ناامید شده بودند.
کسی که دست از دنبال کردن آرزوی خودش کشیده چطور می‌تواند بداند که برای رسیدن به موفقیت چه مقدار زمان نیاز داشته است؟ مطمئناً هیچکس چنین توانایی ندارد. ممکن است فردا باشد، ممکن است ده سال دیگر.
آنچه که افراد موفق را از دیگران جدا می‌کند این واقعیت است که آنها هیچگاه دست از آرزویشان نمی‌کشند. برای آنها ناامیدی هیچوقت یک انتخاب نیست. فقط زمانی متوقف می‌شوند که به مقصدشان رسیده باشند. و حتی در آن زمان هم یک ماموریت جدید برای خود ترتیب می‌دهند.
مثلاً نلسون ماندلا را در نظر بگیرید. در سال‌های ابتدای زندگی‌اش نبود که به موفقیت دست پیدا کرد. بعد از تلاش و گذشت سالهای بسیار به مقصد خود رسید. آن هم زمانی که بقیه دست از راه کشیده بودند. به این دلیل به مقصد نرسید که بهترین بود، بهترین بود چون صبر و تحمل بالایی داشت.
هیچکس نمی‌داند کی به موفقیت می‌رسد. پس با ناامید شدن و صرفنظر از ادامه راه شکستتان را تضمین نکنید. می‌توانید خودتان را سازگار کنید، تغییر دهید یا تکمیل شوید اما هیچوقت ناامید نشوید.

۹٫ مردم بزرگ به طور خستگی‌ناپذیری هنر و صنعت آنها را بررسی کردند.

تونی گوین و مایک تایسون به اندازه بقیه افراد روی کار خود مطالعه کردند. گوین ساعت‌ها وقت خود را صرف بررسی کار رقیبان خود کرده بود. الگوهای آنها را مطالعه می‌کرد. او ورزشکارترین فرد آن دوران نبود اما در کار خود، بیسبال، بهترین بود.
وقتی  مردم به تایسون فکر می‌کنند، به یک حیوان فکر می کنند. چیزی که اصلاً نمی‌بینند مطالعات اوست. هیچکس به اندازه مایک تایسون درمورد بوکس مطالعه نداشت. هیچکس به اندازه او فیلم بوکس تماشا نکرده بود. او اول یک دانش‌آموز بود بعد یک بوکسر.
این ورزشکاران حرفه‌ای فیلم تماشا می‌کردند، ما برای تکمیل کار و صنعت خودمان چه باید بکنیم؟
خودم را مثال می‌زنم. بیشتر کار من مربوط به نویسندگی و تناسب‌اندام است. به همین دلیل روی این دو موضوع مطالعه می‌کنم. کتاب‌هایی درمورد اینکه چطور می‌توانم نویسنده بهتری شوم و راه‌های ارتباط با خواننده مطالعه می‌کنم و کتاب‌های نویسنده‌هایی را می‌خوانم که از من بهتر هستند. اگر موضوع کارتان فروش است باید کتاب‌هایی در این زمینه بخوانید. اگر بازاریاب هستید، زمینه مطالعه‌تان باید همین باشد.
اگر به دنبال موفقیت هستید، باید در زمینه کارتان مطالعه داشته باشید و آن را به طور کامل بررسی کنید.

۱۰. خطر کردن.
اگر خطر نکنید، هیچ پاداشی در انتظارتان نخواهد بود. آنهایی که به موفقیت واقعی دست پیدا کرده‌اند بیشتری از دیگران خطر کرده‌اند.
میلیاردها نفر در طول تاریخ بوده‌اند که توانایی رسیدن به موفقیت را داشته‌اند، چه هوش بوده یا استعدادشان، در هر حال این توانایی را داشته‌اند. چیزی که نداشته‌اند شجاعت لازم برای خطر کردن زندگی‌شان بوده است. همچنین اخلاق کاری لازم برای شناختن استعدادشان را هم نداشته‌اند.
«بدترین تراژدی زندگی یک استعداد هدررفته است.»
آرزوی بزرگ و شجاعانه شما ممکن است ازدواج با دختر آرزوهایتان و تشکیل خانواده با او باشد. خطری که باید بکنید ممکن است ترک کاری که عاشقش هستید برای حمایت از او و خانواده‌تان باشد. آرزوی شما ممکن است کمک به میلیون‌ها انسان برای داشتن زندگی بهتر و سالمتر باشد. آرزویتان هر چه که باشد باید فرصت کافی برای شناخته شدن به او بدهید.
اگر واقعاً می‌خواهید با پاداش روبرو شوید، باید ریسک کنید.

آرزویتان را پیدا کنید. بعد برای رسیدن به آن همه چیز را به خطر بیندازید.


منبع:academymarketing

  • geek

پ

خط کش جادویی!

طبق آمار بدست آمده،مثلثات یکی از سخت ترین و در عین حال یکی از مهم ترین مباحث ریاضات در تمامی مقاطع علمی میباشد.
علت آن هم این است که فرمولهای زیادی دارد و حفظ کردن آنها از یک طرف و تشخیص اینکه در هر مسئله از کدام فرمول باید استفاده کرد از طرف دیگر سختی محاسبات را دو چندان میکند.

اگر هر نسبت مثلثاتی را که بین صفر تا 90درجه باشد بتوانید به صورت ذهنی محاسبه کنید به تمام سوالات مثلثثاتی می توانید با دقت و سرعت بالایی پاسخ دهید و دیگر نیازی به حفظ فرمولهای مثلثاتی و اینکه از کدام فرمول برای حل سوال ذکر شده استفاده کنید،ندارید.و این ها تنها با یک خط کش معمولی میسر خواهد شد!
پس از آن با تکنیکهای بسیار ساده میتوانید زوایای بیشتر از 90درجه را به زاویه کمتر از 90 درجه تبدیل کنید و به صورت ذهنی آنرا محاسبه کنید.
در این نرم افزار کاربردی تکنیکهایی را آموزش خواهیم داد که تنها با استفاده ازیک خط کش معمولی ،میتوانید به هر نوع سوال مثلثاتی از قبیل محاسبه حاصل عبارتهای(با شرط و بدون شرط)معادلات مثلثاتی،دوره تناوب،و همینطور حد توابع مثلثاتی ،مشتق و انتگرال توابع مثلثاتی را در کمتر از چند ثانیه با استفاده از یک خط کش معمولی پاسخ دهید.

 -برنده چندین مدال طلا و نقره ریاضیات از مسابقات جهانی

-دریافت نشان افتخار از وزارت علوم روسیه و سفیر ایران در مالزی
-دارای تاییده از وزارت آموزش و پرورش و معاونت پژوهشی دانشگاه سراسری...
-قابل استفاده برای تمامی مقاطع علمی

لینک دانلود

  • geek

عرضه‌ی یک اپلیکیشن موبایل ممکن است خیلی پولساز باشد، ولی اگر به خوبی ساخته نشود، ممکن است جزء آن 78 درصد از اپلیکیشن‌هایی باشد که هیچ وقت کاربر دوباره به سراغش نمی‌رود.

اگر اپلیکیشن شما رایگان است، پس برای کسب درآمد یا به تبلیغات متکی هستید و یا به خرید‌های درون اپلیکیشن (مدل freemium)، که اگر فرد بازدیدهای متعددی از اپلیکیش شما نداشته باشد، درآمدی نیز کسب نخواهید کرد.

 

با این وجود، استارتاپ‌های موبایل زیادی اپلیکیشن‌های رایگان زیادی را به امید کسب درآمد از طریق تبلیغات یا ترغیب کردن مردم به خرید امکانات پیشرفته‌تر، کالاهای مجازی یا کاربری بیشتر عرضه می‌کنند. در واقع، بر اساس گزارش Distimo تحت عنوان «چگونه موفق‌ترین اپلیکیشن‌ها از کاربران کسب درآمد می‌کنند» 76 درصد درآمد تمامی اپلیکیشن‌ها در فروشگاه اپل و بیش از 90 درصد در بازارهای آسیایی از اپلیکیشن‌های freemium یا خریدهای درون‌ اپلیکیشنی حاصل می‌شوند.

 

حتی Snapchat که یک اپلیکیشن کاملن رایگان است با پیشنهاد 3 میلیارد دلاری فیسبوک مواجه شد و تنها دلیل این امر تعداد خیره‌کننده‌ی کاربران آن (هم اکنون روزانه بیش از 400 میلیون عکس در این شبکه اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شود) است.

 

می‌خواهید بدانید که سرنوشت اپلیکیشن موبایل شما چگونه خواهد بود؟ این معیارها را چک کنید:

 

1.  تعداد دانلودها. در حالی که دانلود‌ها به تنهایی نمی‌توانند مشخص کنند که یک اپلیکیشن برنده خواهد بود، ولی باز هم نقش مهمی را در ارزیابی موفقیت آن بازی می‌کنند.

 

برای مدل freemium هرچه تعداد دانلودها بیشتر باشد، احتمال اینکه موفقیت اپلیکیشن‌ها در تبدیل کاربران رایگان به کاربران درآمدزا افزایش می‌یابد. و اگر دانلود اولیه اپلیکیشن پولی باشد، آن گاه این معیار اهمیت مضاعفی می‌یابد.

 

اطمینان حاصل کنید که تعداد دانلودهای خود را در دورنمای تعداد کاربران فعال قرار دهید. تعیین کنید که چه تعداد مردم اپلیکیشن شما را دانلود کرده و از آن استفاده می‌کنند، و همچنین کسب و یا از دست دادن محبوبیت آن را در طول یک بازه‌ی زمانی و یا یک کمپین تبلیغاتی پایش کنید. همچنین می‌توانید آمارهای مربوط به اینکه روی چه پلتفرم‌ها و چه دستگاه‌هایی از اپلیکیشن شما استفاده می‌شود پیگیری کنید.

 

ابزارهای واسط مانند AppFigures و App Annie شما را قادر می‌سازند تا حساب iTunes خود را با آن‌ها لینک کرده و در جریان بروزرسانی‌های این آمارها قرار گیرید.

 

2.  درگیرکردن کاربران. دلیل ارزش بالای اپلیکیشن‌هایی مانند Snapchat و اینستاگرام همین است: تعداد بسیار زیادی از کاربران با سطح درگیری بسیار بالا که حداقل روزی یکبار به اپلیکیشن دسترسی پیدا می‌کنند و در بسیاری موارد روزانه چندین بار به آن مراجعه می‌کنند. قطعاً می‌خواهید که اپلیکیشن شما هم این مدل را سرمشق قرار داده و به سطح درگیری بالا برسد.

 

شما می‌خواهید که مصرف‌کنندگان هر روز از اپلیکیشن شما استفاده کرده و به بخشی از زندگی روزمره‌شان تبدیل شود.

 

از آنجایی که سطح درگیری توسط تعداد دفعاتی که کاربر به اپلیکیشن برمی‌گردد سنجیده می‌شود، متریک‌ها ممکن است متفاوت باشند. سطح درگیری می‌تواند تکرر باز شدن اپلیکیشن، مدت استفاده، تعداد صفحات باز شده، و نرخ تبدیل برای هر رویداد را اندازه‌ بگیرد. بسته به هدف اپلیکیشن، این متریک‌های می‌توانند بگویند که آیا کاربران، محصول شما را غیر قابل صرف نظر می‌دانند یا خیر.

 

3.  حفظ کاربران. نه تنها می‌خواهید تعداد کاربران خود را افزایش دهید، بلکه می‌خواهید مطمئن شوید که مردم می‌مانند. یک راه برای انجام این کار اعمال بروزرسانی‌ها است. هر اپلیکیشنی مسیری تکاملی را طی می‌کند و در طی آن، امکاناتی به آن اضافه شده، باگ‌های آن رفع می‌شود و یا در نسخه‌های بعدی ارتقا می‌یابد. این راهکارها معمولاً پس از انجام تحقیقات و یا کسب بازخور از کاربران انجام می‌پذیرد. سعی کنید خوب به حرف مشتریان و کاربران خود گوش دهید. پیگیری این معیار به شما کمک می‌کند تا میزان مفیدبودن اپلیکیشن خود و همچنین ارزشی که کاربر در امکانات جدید و قدیمی ‌اپلیکیشن می‌یابد را بسنجید.

 

اگر نیازهای کاربران را نادیده بگیرید، اپلیکیشن شما محبوبیت خود را از دست می‌دهد.

 

4.  اهداف خاص. بیشتر توسعه دهندگان اپلیکیشن‌ها، چشم‌اندازی واضح از نحوه‌ی استفاده‌ی کاربر از اپلیکیشن آنها را در ذهن دارند، و معمولا این چشم‌انداز با انجام یک کار خاص همراه است.

 

هنگام پیگیری اهداف خاص، به گام‌ها و رویدادهایی توجه کنید که تمایل دارید کاربران آن‌ها را انجام دهند و به درصد کاربرانی که این کارها را انجام می‌دهند نگاه کنید.

 

سطح درگیری کاربران، حفظ آن‌ها و اهداف را می‌توان را با یکپارچه سازی ابزارهای تحلیلی (مانند Flurry که رایگان بوده، و Localytics که در دو نسخه‌ی پولی و رایگان عرضه می‌شود) با اپلیکیشن خود ردگیری کنید.


منبع:کاریا

  • geek



در سال ۲۰۱۳، فروشگاه اپلیکیشن اپل ۵۰ میلیارد دانلود را پشت سر گذاشت و توانست از فروش اپلیکیشن‌های پلتفرم‌های مختلف بیش از ۲۵ میلیارد دلار به‌ دست آورد. می‌خواهیم برخی از دلایل این پیشرفت را از نگاه یکی از سازندگان اپلیکیشنی موفق برای iOS بررسی کنیم. خانم Lisa Bettany، عکاس و چهره معروف مسابقات اسکی، به همراهی جمعی دیگر، اپلیکیشنی ساخته است که تلفن هوشمند را به یک ابزار پیشرفته عکاسی بدل می‌کند. Camera+ در حال حاضر حدود ۱۱ میلیون کاربر دارد.



اپلیکیشن‌های موفق اپلیکیشن‌های ساده هستند

هدف ما از ساخت Camera+ در آغاز، این بود که کاربران بتوانند یک دوربین حرفه‌ای روی آیفون خود داشته باشند. در مقام یک عکاس، تصور شما این است که باید تعداد زیادی دکمه و کلی امکانات برای تنظیم هر عکس داشته باشید. اما ما به این نتیجه رسیدیم که مردم فقط می‌خواهند لحظه‌ها را ثبت کرده و آن‌ها را به اشتراک بگذارند. چیزهایی که به اپلیکیشن اضافه می‌کنیم، چیزهایی شبیه فیلتر وضوح هستند؛ که سایه‌ها و کنتراست عکس را تقویت می‌کند تا عکس‌های بهتری داشته باشیم و هر کسی می‌تواند از آن‌ها استفاده کند.


به چشم آمدن یا نیامدن

هیچ‌کس به یک ماشین‌حساب یا اپلیکیشن هواشناسی دیگر روی موبایلش نیاز ندارد. مشتریان متفاوتند، اگر می‌خواهید اپلیکیشنتان موفق باشد باید ببینید نیاز کاربران چیست. اگر دارید یک ابزار کاربردی می‌سازید این ابزار باید مرزهای امکانات سایر ابزارهای مشابه را شکسته و حرف کاملا جدیدی برای گفتن داشته باشد، در اینصورت اپلیکیشن شما بهتر از هر چیز دیگری خواهد بود.


سرعت پیروز است

اپلیکیشنی بسازید که کار کند؛ و در ضمن بدون هیچ ایرادی کار کند. ساده به نظر می‌رسد ولی این موضوع برای هر اپلیکیشنی یک مبارزه است. چرا که دستگاه‌های بسیار مختلفی در بازار موجود است و شما نمی‌دانید اپلیکیشنتان روی تک‌تک آن‌ها چگونه کار خواهد کرد. ما روی اپلیکیشنمان یک صفحه نمایش میانی داشتیم که زمان باز کردن اپلیکیشن و پیش از دیدن خود اپلیکیشن دوربین دیده می‌شد. این صفحه خیلی باحال بود، درست شبیه یک دوربین واقعی، اما این مرحله اضافه کاربر را آزار می‌داد. توسعه خیلی از فیلترهای اولیه ما خیلی طولانی به نظر می‌رسید. ماه‌ها کار کردیم تا متوسط زمان راه‌اندازی را از ۲۰ ثانیه به شروع فوری پس از ضربه روی آیکون اپلیکیشن برسانیم.

  • geek