زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بازاریابی» ثبت شده است

بسیاری از افراد در مورد چگونگی رسیدن به موفقیت سردرگم هستند. آنها استعداد رسیدن به آنچه خواهان آن هستند را دارند اما اغلب تلاش خود را بر روی اهداف سطحی مانند شهرت و ثروت متمرکز می‌کنند. در ادامه نکاتی ارائه می‌شود که به شما می‌گویند چگونه می‌توانید در صنعت خود بهترین باشید:

۱- درگیر شوید.
درگیری ذهنی از زمان تصمیم‌گیری در مورد رویایتان آغاز می‌شود. برای دانستن همه چیز در مورد حرفه خود کمک بگیرید، مهارت‌های جدید بیاموزید، استعدادهای نهفته خود را پرورش دهید، بر خودآموزی متمرکز شوید، تحقیق کنید، در دوره‌های آموزشی نام نویسی کنید، به دیگران الهام ببخشید و برای ملاقات با دیگران از مسیر عادی خود خارج شوید. شخص اول متخصص در حرفه خود شوید، در این صورت افراد ابتدا در مورد شما صحبت خواهند کرد.

درگیری‌های ذهنی شدید خود را بیرحمانه دنبال کنید.” – فرانتز کافکا

۲- استثنا باشید.
هر روز بهترین کار خود را انجام دهید و افراد را با بهترین توانایی خود آشنا سازید. افراد موفق به طور هوشمندانه‌ای می‌خواهند در زندگی دیگران تغییر ایجاد کنند و بهترین خدمات را برای حل مشکلات عرضه می‌کنند. هر آنچه انجام می‌دهید باید در بالاترین حد استاندارد باشد.

عذر و بهانه‌ای وجود ندارد – کسی به خستگی، بیماری، مسائل شخصی و یا نرفتن به مرخصی به مدت دو سال در مورد شما اهمیت نمی‌دهد. با آن رو‌به‌رو شوید! ذهن و جسم خود را به بهترین حالت تقویت کنید. هر روز را طوری سپری کنید که انگار آخرین روز شماست.

۳- برای حضور طولانی مدت برنامه‌ریزی کنید.
بردباری و استقامت، شما را در بازی نگاه می‌دارند. استراتژی و اهداف خود را بنویسید و برنامه یک ساله تنظیم کنید. بطور سالانه، هفتگی، ماهانه و روزانه قرار است چه کارهایی انجام دهید. بر سه اولویت روزانه که بیشترین تأثیر را دارند تمرکز کنید.

در حالیکه بر زمان حال متمرکز شده‌اید، برای آینده نیز برنامه‌ریزی کنید. به یاد داشته باشید هیچ کس یک شبه به موفقیت نرسیده است.

۴- خاموش کردن جهان را بیاموزید.
ایمیل‌های غیر ضروری را حذف کنید، رسانه اجتماعی را محدود کنید، از درام‌های خانوادگی دوری کنید و مناسبت‌های اجتماعی را کاهش دهید. برای بهترین بودن باید چیزهای زیادی را فدا کنید. با وجود تمام اختلالات در دنیای امروزی، باید مهارت نادیده گرفتن را یاد بگیرید. اگر برای این کار آمادگی ندارید، حد وسط بودن بهترین دوست شما خواهد بود.

زمانیکه که درگیر کار خود شوید، بقیه دنیا ناپدید می‌شود؛ شما در جریان کاری که دوست دارید بدون در نظر گرفتن مادیات هستید. همین حالا برای کنار گذاشتن چیزهای غیر ضروری در زندگی اقدام کنید.

۵- به خود اعتماد کنید.
اعتماد کردن به خود را بیاموزید. افراد در پند دادن به دیگران برای انجام کارها، انجام ندادن کارها و چگونه زندگی کردن بسیار زیرک هستند. این سریع‌ترین راه به سمت سردرگمی و ناراحتی است. آنچه برایتان خوب است را بدانید، هر چه بیشتر به خود اعتماد کنید آسانتر می‌توانید تصمیم‌ بگیرید و علایق خود را انتخاب کنید.

برای متمرکز شدن، دلایل شروع کار را به یاد آورید. از خود بپرسید: بزرگترین هدفت در زندگی چیست؟ شما بهتر از هر کس می‌دانید که چه چیزی برایتان خوب است! این بدان معنا نیست که عاری از اشتباه خواهید بود. کلید موفقیت، ادامه دادن است – حرکت، انرژی است و حرکت بیشتری را ایجاد می‌کند.

۶- چگونه زندگی کردن را بدانید.
راه‌های بسیاری برای رسیدن به آنچه می‌خواهید وجود دارد. می‌توانید با کار تمام وقت و پاره وقت به اهداف خود برسید. رها کردن شغل برای تمرکز بر کسب‌وکار به طور خودکار موفقیت به وجود نمی‌آورد و به این معنا نیست که تأثیرگذاری بیشتری ایجاد می‌کنید. عمل درست را انتخاب کنید.

“باید قوانین بازی را بیاموزید. در آن صورت بهتر از کس دیگر قادر به بازی هستید.” – آلبرت انیشتین

در این جا ۶ روش برای بهترین بودن در هر حرفه‌ای را مشاهده کردید. به قدم‌هایی که امروز می‌توانید برای بهترین بودن بردارید، تغییراتی که می‌توانید ایجاد کنید، آنچه برای بازبینی استراتژی نیاز دارید، اعتماد کردن به خود، و یا وقت گذراندن بیشتر برای شبکه‌سازی فکر کنید. قلم و کاغذی بردارید و کارهایی که می‌توانید برای ایجاد سالی فوق العاده جذاب انجام دهید را یادداشت کنید.

منبع:پونیشا
  • geek

محیط در بازاریابی کسب و کارهای کوچک و متوسط بسیار پویا است. و به دنبال آن نیاز ها و خواسته‌های مشتریان هم با توجه به ویژگی های محیطی تغییر پذیر هستند و در واقع به عوامل محیطی بستگی دارند. سازمان‌ها و کارخانه‌های بزرگ سعی می کنند که سرمایه گذاری را با افزایش دادن میزان منابع تولیدی و کنترل کردن توجهات  به نوآوری در محصولات انجام دهند. به راستی که کسب و کارهای کوچک و متوسط برای ماندن در رقابت‌ها و پیروز شدن به توانایی‌هایی برای نوآوری نیاز دارند. خب، نوآوری چیست؟ برای پاسخ دادن به این سوال به پنج منبع نیاز داریم، که به این ترتیب هستند:

معرفی محصول جدید و یا خلق ویژگی‌های جدید برای اضافه کردن به محصول موجود.

معرفی روش جدیدی برای تولیدات جدید و یا اضافه کردن روش های جدید به روش‌های سابق.

بازگشایی یک محصول جدید.

کشف کردن منابع جدیدی که برای محصولات و کالاها به کار گرفته می‌شود.

ساخت یک محصول جدید پس از چند دهه که این روش برای استفاده از نو آوری‌های جدید بسیار به کار گرفته می‌شود.

علاوه بر تمام این دیدگاه‌های اقتصادی بیان شده است که نوآوری باید از دیدگاه خاصی انجام شود که تمام جنبه‌های تجاری زمان حال و آینده را تحت پوشش قرار دهد و فرصت‌های محیطی را از آن ها استخراج کند. اکنون اجازه دهید که به توسعه محصولات جدید و نقش آن ها در کسب و کارهای کوچک و متوسط اشاره کنیم. تفاوت‌های کسب و کارهای کوچک و متوسط و سازمان های بزرگ در این است که چگونه از محیط‌ها استفاده می‌کنند. و می‌توان آن را تا جایی بسط داد که نشان دهد چه نوع محصولاتی را تولید می‌کنند.

درک درست از بازاریابی فرآیندی از تولیدات محصولات جدید را نشان می‌دهد که در شکل زیر به آن اشاره شده است. این فرآیند از تولید ایده‌ها شروع می‌شود و بعد از آن ایده‌ها غربال می‌شوند و این به معنایی باز بینی ایده‌هایی است که به ذهن خطور کرده است. ایده پردازی در نهایت باید به جایی برسد که فهم ایده را برای دیگران هم آسان کند و بتوان ایده را برای سازمان ها به کارگرفت. این می‌تواند به ویژگی محصولات کمک بزرگی کند. در مرحله تحلیل کسب و کار مراحل تجاری ارزش‌ها و شرایط اقتصادی هم برای محصول در نظر گرفته می شوند و اگر تحلیل تجاری به خروجی ها مرتبط باشد محصول ایجاد خواهد شد زیرا ویژگی‌های نهایی برای آن در نظر گرفته شده است. برای توسعه دادن این شرط می توان از نمونه سازی استفاده کرد تا محصول مشابه را برای بازار هدف در نظر بگیریم، و به استراتژی های مورد نظر در بازار ها نزدیک تر شویم.

توسعه محصول جدید معمولا در کسب و کارهای کوچک و متوسط اتفاق می‌افتند و کارآفرینان در ایده کم نمی‌آورند. هرچند که کسب و کارهای کوچک و متوسطی جدید زیادی در این زمینه شکست خورده‌اند. یکی از دلایل رایج این امر، کمبود مالی برای بکارگیری مفهوم است. اهمیت مالی در توسعه محصول جدید بسته به نوع صنایع متفاوت است. البته ویژگی های توسعه محصول جدید  در صنایع مختلف متفاوت است. صنایع معمولا به دنبال این هستند که ارزش مالی محصولات هزینه‌هایی را که آنها کرده‌اند جبران کند. که این قضیه گاهی عملی شدن ایده‌های جدید را به تاخیر می‌اندازد. در حقیقت در بعضی مثال‌ها هنگامی که نوآوران به دنبال جذب سرمایه برای توسعه محصول جدید هستند، ایده محصول ممکن است توسط نوآوری‌های جدید کاربرد خودش را از دست بدهد. از یک چشم‌انداز متفاوت، بسیاری از مدیرمالکان بر روی توسعه محصول جدید  ها با حذف بعضی از فازهای ضروری آن در فرآیند سرمایه گذاری می‌کنند. بعضی از آنها گاهی در مورد ایده محصول خیلی اشتیاق دارند و فراموش می‌کنند که این محصول باید نیازهای مشتریان هدف را برآورده کند.

مراحل توسعه محصول جدید. مواردی وجود دارد که نوآوران محمصولاتی را بدون محاسبات و در نظر گرفتن تحلیل‌های کسب و کاری به بازار ارائه می‌دهند، بدون اینکه بدانند که آیا از نظر تجاری واقعا محصول می‌تواند به موفقیت برسد یا خیر. باید در نظر داشت که یک محصول جدید، اگر واقعا شکافی را در بازار پر نکند یا یک مزیت رقابتی برای شرکت ایجاد نکند به چه دردی می‌خورد. مطالعات نشان می‌دهد که کسب و کارها ارتباط تنگاتنگی با نو آوری‌هایی که در آن ها اتفاق می افتد دارند. سه گروه از کسب و کارهای کوچک و متوسط بر اساس نوآور بودن محصولات شناسایی شده‌اند:

مقلدای مستقیم (سطوح پایینی)

نوآوران محصولات (سطوح بالایی)

نوآوری مفهومی (سطوح میانی)

در این دسته بندی نوآوران مد نظر قرار گرفته‌اند و نشان می‌دهند که چه کسی نو آوری های تاثیر گذارتری را برای محصولات انجام داده است و تا چه اندازه به علاقه مصرف کنندگان و مشتریان اهمیت داده است. به دنبال آن مشتریان باید ایده های نو آورانه خود را با دو گروه اصلی نو آوران مقایسه کنند. و هرچه این ایده ها به ایده های عملی نزدیک تر باشند میزان رضایت ها بالاتر می رود و مشتریان از محصولات بیشتر استفاده می کنند و تجارت ها هم موفق تر خواهند بود

  • geek

“یک بار یکی از دانشجویان دانشگاه هاروارد از من پرسید مؤثرترین مهارت مدیریتی که در زمان مربیگری‌ام در منچستریونایتد داشتم، چه بوده است؟ به او گفتم یک چیز ساده: من اسم همه را می‌دانستم. من حتی نام مسئولان خدماتی، مسئولان زمین چمن و تمام افرادی را که در بخش‌های مختلف فعالیت داشتند، می‌دانستم. این‌که شما آن‌ها را با اسم‌شان صدا بزنید و هر روز مثلاً بگویید «صبح بخیر کلیر یا صبح بخیر رابرت» خیلی مهم است، چون آن‌ها می‌فهمند که برای شما مهم هستند.” (سر الکس فرگوسن؛ این‌جا)

به‌رسمیت شناخته شدن هویت و دریافت احترام جزو ساده‌ترین و حیاتی‌ترین اصول روابط انسانی هستند که هر انسانی نیازمند آن‌ها است. اگر به سیر تحول نظریات مدیریت در طول تاریخ مدیریت مدرن در صد و اندی سال اخیر نگاه کنیم، می‌بینیم که سال‌هاست نظریات تیلور که به انسان‌ها نگاهی هم‌چون ماشین داشت منسوخ شده‌اند؛ انسانی که با داده‌ای به‌نام پول، دست به هر کاری می‌زند. جنبش روابط سازمانی از میانه‌های دهه‌ی ۱۹۳۰ به مدیران سازمان‌ها یادآوری کرد که برای انجام کارها با “انسان” مواجه‌اند؛ انسانی که شخصیتی شایسته‌ی احترام کامل دارد. با ظهر نظریات ره‌بری سازمانی در دهه‌های پس از آن و انباشت تجربیات مدیران برجسته‌ی تاریخ در طول سالیان دراز پس از آن، اهمیت وجودی انسان در اداره‌ی سازمان تا آن‌جا بالا رفت که امروزه از نیروی انسانی نه با عنوان منبع، بلکه با عنوان “سرمایه‌ی انسانی” یاد می‌شود. سازمان‌ها برای توسعه و بقا نیازمند نوآوری هستند و چه کسی جز انسان می‌تواند نوآوری را خلق کند؟

با این حال بسیاری از مدیران سازمان‌ها یک نکته‌ی مهم را فراموش می‌کنند که “هویت انسانی” نه به جایگاه فرد در سازمان وابسته است و نه به میزان دانش و مهارت. هویت انسانی، گوهری وجودی و شایسته‌ی احترام و موهبتی است که از جانب خداوند متعال به همه‌ی انسان‌ها اعطا شده است. با چنین نگاه و تفکری، فرقی نمی‌کند یک مدیر با دربان و آبدارچی در ارتباط است یا با مدیر زیردست یا متخصص نابغه‌اش. یک مدیر و ره‌بر سازمانی بزرگ، همواره با همه‌ی انسان‌ها براساس هویت محترم انسانی‌شان برخورد می‌کند، به‌واسطه‌ی جایگاه سازمانی‌‌اش کسی را تحقیر نمی‌کند. اغلب مدیران آگاهانه دست به چنین رفتاری نمی‌زنند چون به والا بودن ارزش‌های انسانی باور دارند. اما عادت‌های رفتاری و نگاه‌های غلط ما به زندگی و دنیا، باعث می‌شوند که خروجی رفتار ما به‌عنوان مدیر از جنس دیگری باشد. شاید بد نباشد که هر از گاهی از زیردستان و همکاران‌مان بخواهیم تا بدون هیچ هراس و چاپلوسی، واقعیت احساس خود را در مورد ما و رفتارمان به‌عنوان مدیر به ما بگویند.

جالب است که سر الکس فرگوسن ـ بزرگ‌ترین مربی تاریخ فوتبال ـ همین اصل احترام گذاشتن و هویت‌بخشی را بزرگ‌ترین اصل مدیریتی خود دانسته است. به آدم‌ها بدون توجه به جایگاه و نقش‌شان در تیم این حس را بدهید که “مهم هستند”؛ آن‌وقت ببینید که چگونه از جان و دل با بالاتربن استاندارد عمل‌کردی‌شان برای موفقیت تیم می‌کوشند.


منبع:گزاره ها

  • geek

وقتی به یک مشتری اولین فروش را انجام می دهید، آن مشتری را پیگیری کنید و فروش به وی را ادامه دهید. می توانید با ارسال یک ایمیل “تشکر از خرید” این کار را انجام دهید؛ در ایمیل ارسالی تبلیغات محصولات دیگر خود را که می فروشید نیز بگنجانید. ارسال ایمیل را هر چند ماه یک بار ادامه دهید و دنبال کنید.

 

2. می توانید به مشتریان خود اضافه تر بفروشید. وقتی آنها در صفحه سفارش هستند، به آنها در مورد محصولات مرتبط اضافی که در فهرست فروش قرار دارند، اطلاعات بدهید. فقط کافی است آن را به سفارش اصلی خود اضافه کنند.

 

3. به مشتریان خود بگویید، اگر چهار مشتری به وب سایت شما معرفی کنند، از تخفیف کامل در قیمت خریدشان برخوردار می شوند؛ این کار باعث تبدیل یک فروش به سه فروش می شود.

 

هنگام فروش محصول، به مشتریان خود امتیاز پیوستن به برنامه سهامداران را بدهید. با این برنامه آنها از فروش محصولات شما کمیسیون دریافت می کنند و بدین ترتیب فروش شما چند برابر خواهد شد.

 

5. حق تولید مجدد و چاپ مجدد محصولات خود را بفروشید. این کار می تواند با یک آگهی روی محصول یا همراه آن برای محصولات دیگری که می فروشید، انجام شود. با این کار شما حق تولید دوباره محصول را به فروش می رسانید و برگشت فروش روی محصول نهایی خواهید داشت.

 

6. روی پیشبرد فروش محصول خود کار کنید. محصولتان را با محصولات کسب و کارهای دیگر در قالب یک پکیج ارایه دهید. یک آگهی یا بروشور محصولات دیگر خود را روی بسته یا داخل آن قرار دهید، بدین ترتیب کسب و کارهای دیگر هم برای شما فروش خواهند داشت.

 

7. وقتی کالا را برای ارسال به مشتری آماده می کنید، حتماً یک کوپن خرید برای محصولات وابسته دیگر در بسته بندی قرار دهید؛ این کار باعث می شود آنها برای خرید محصولات بیشتر از شما جذب شوند.

 

8. برای مشتریان خود همراه با محصولی که از شما خریداری کرده اند، کاتالوگی از محصولات اضافه ارسال کنید. این کاتالوگ می تواند شامل ترفیعات، خدمات ویژه، الحاقیه ها و ضمایم و غیره باشد. اگر آنها از خرید خود رضایت داشته باشند، حتماً محصولات اضافه را نیز خریداری خواهند کرد.

 

9. “گواهینامه های هدیه” برای محصولات خود بفروشید. شما از خرید گواهی هدیه فروش خواهید داشت، و آن زمانی است که دریافت کننده گواهی هدیه، منفعت خود را در آن می بیند. آنها همچنین آیتم های دیگری از وب سایت شما خریداری می کنند.

 



10. برای مشتریان خود همراه با بسته محصولی که خریداری کرده اند، محصولات رایگان (اشانتیون) ارسال کنید. لازم است روی هدایا آگهی تبلیغاتی شما چاپ شده باشد. این هدایا می تواند برچسب، کلاه های توپی، تی شرت و غیره باشند. این کار باعث می شود، سایر افراد نیز تبلیغات شما را ببینند و به شما سفارش خرید دهند.

  • geek

همیشه فرآیند طراحی و به کار بردن استراتژی خوب و مناسبی برای زود انجام شدن کارها و راضی نگه داشتن مشتری ها از اولین روندهای یک کار طراح بوده و خواهد بود. طراح باید قبل از اینکه با مشتری و پروژه پیش روی خود مواجه شود ، از مهارت ها و تخصص های خود کاملا آگاه بوده و بداند که چه روش و چه متدی را برای پییشرفت کار خود به کار ببندد.

در واقع اکثر کارهای طراحی مثل طراحی وب سایت ، کارت ویزیت ، آیکون و لوگو ، بروشور و دیگر چیزها از یک فرآیند اولیه آغاز شده و طراح می بایست مشتری را از این روندها آگاه سازد.

بنابر این اگر شما به عنوان یک طراح از روندهای این کار آشنایی ندارید ، می توانید در این پست به نکات زیر توجه نموده و از آنها در کلیت کارتان استفاده کنید.

1- شروع پروژه

برای دریافت و شروع پروژه نیاز است که مشتری و طراح در مورد جزئیات ریز و درشت و مشخصات انجام پروژه به بحث و گفتگو بنشینند. در این بحث و گفتگو که می تواند به صورت آنلاین یا آفلاین باشد ، مشتری تمام درخواست ها و اطلاعات لازم را به عنوان گزارشات اول کار به طراح ارائه می دهد و اینکه مثلا پروژه در مورد چیست و یا می خواهد چگونه انجام شود.

همچنین مشتری در این دیدارها و گفتگوها در مورد اهداف و مقاصد خود و چیزهای دیگر به روشنی صحبت کرده و می بایست تک تک جزئیات را به عرض طراح برساند. البته در این بین عملکرد طراح نیز بسیار مهم است و اگر بتواند نمونه کارهای خود را به مشتری نمایش داده تا کارفرما بهتر بتواند با روحیات و نحوه کار طراح آشنا شود نیز بسیار مفید خواهد بود.

گرچه در مورد کارها و پروژه هایی که در فضای آنلاین انجام می شوند ، می توانند به همان صورت الکترونیکی قراردادها و گفتگوها انجام شود ( مثلا از طریق چت ، ایمیل ، اسکایپ و … ). نکته ای که در اول کار باید به آن توجه نمود اینست که هر دو طرفین بتوانند در همان مباحث اولیه به درک خوب و مناسبی از یکدیگر و اهداف و مقاصد مربوطه برسند.

project start

2- جمع آوری اطلاعات

همانطور که شما به عنوان طراح با مشتری خود صحبت می کنید ، نباید فراموش کنید که تمام اطلاعات لازم برای انجام کار را از او درخواست نمایید و باید از قبل بدانید که چه سوالاتی را از او بپرسید :

  • هدف از این پروژه چیست ؟
  • مخاطبان این پروژه چه کسانی هستند؟
  • پیام ها و اطلاعات پروژه مربوط به چه موضوعی هستند ؟
  • ابعاد و اندازه کار چگونه است ؟
  • رنگ و فونت و عناصر گرافیکی چگونه باشند ؟
  • آیا طرحی از قبل در نظر دارد یا خیر ؟
  • مهلت انجام کار چقدر است ؟
  • و …

research

3- تحقیقات بیشتر

  • پس از اینکه مشتری تمام درخواست ها و اطلاعات لازم را به شما داد ، باز هم نیاز دارید که به اطلاعات بیشتری به صورت عمیق تر دست پیدا کنید . این موضوع کمک می کند که شما در مسیر صحیح و درستی قدم بردارید.

چیز دیگری که در این بین باید مورد آزمون و خطا قرار بگیرد اینست که مشتری مطمئن شود که شما با توجه به تخصص و سابقه کارتان بتوانید از انجام پروژه سربلند بیرون بیایید. البته شما هم می توانید چند روزی را برای خلق یک اثر نمونه و به عنوان پیش تولید طراحی کرده و در یک جلسه با مشتری خود به اشتراک بگذارید تا در همان روزهای اولیه بتوانید از کیفیت مورد نظر کارفرما مطلع شده و چشم انداز مورد نظر او را پیدا کنید.

هنگامی که توانستید مقاصد مورد نیاز او را تشخیص بدهید زمان آن می رسد که سری به نمونه کارهای دیگر طراحان زده و رقبای خود را زیر نظر بگیرید و طراحی های آنها را نیز تجزیه و تحلیل کنید تا بتوانید در بین رقبای خود ایستادگی کرده و مشتری های خود را راضی نگه دارید.

نکته بعدی که می توانید به آن توجه داشته باشید اینست که از موقعیت خود در جهت آزمودن بازاریابی کارتان استفاده کرده و در انتهای هر پروژه از مشتری های قبلی خود بخواهید که نظر کلی و جزئی خود را درباره نحوه انجام کارتان به شما اطلاع دهند و از این جهت هم می توانید اطلاعاتی از نحوه خطا و اشتباهات و حتی قوت کارتان به دست آورید و از اشتباهات درس گرفته و خلاقیت خود را برای پروژه های بعدی بیشتر نمایید.

Research

4- استفاده از یک استراتژی

اکنون می بایست یک استراتژی خوب و مخصوص به خودتان را در نظر گرفته و با توجه به اطلاعات جمع آوری شده و تجزیه و تحلیل آنها در مورد طراحی به نقطه اشتراکی برسید و مطمئن شوید که طراحی مورد نظرتان با نیازهای مشتری همخوانی کامل داشته باشد. همچنین با توجه به تحقیقاتی که در مورد رقبا و نمونه کارهایشان داشته اید نیز می بایست متدی را در نظر بگیرید که در همه جنبه های کاری شما قابل لمس باشد و ذهن و ایده و کار شما را در جهت درستی پیش ببرد.

علاوه بر این ها باید هدفتان را از به کار بردن جزء به جزء عناصر مختلف در کارتان بدانید و در صورت پرسیده شدن از جانب مشتری بتوانید او را راضی کرده و توضیحات لازم را بدهید.

strategy

5- خلاقیت

البته همین طور است و طراحی های شما نباید خالی از خلاقیت باشد ! قبل از اینکه هر پروژه ای را استارت بزنید باید از قبل در مورد ایده ها و ورودی و خروجی کارتان در ذهنتان ترسیمی داشته باشید.

برای حفظ خلاقیت و رشد روز افزون در حیطه کاریتان می توانید کارهای مختلفی مثل گشت و گذار در اینترنت ، ارتباط با دوستان و همکاران ، خواندن کتاب و مجله و کارهای دیگری را در دستور کار خودتان قرار دهید.

شاید بتوان گفت که صدها و هزارها راه برا ایجاد و حفظ خلاقیت یک طراح وجود دارد و البته همیشه هم ذاتی نیست و از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. گرچه نباید فراموش نمود که ایجاد و به کار بردن خلاقیت در پروژه باید بر طبق خواسته های مشتری بوده و با اهداف او مطابقت داشته باشد.

creativity

6- طراحی و توسعه

پس از اینکه توانستید مشتری را بر طبق طراحی نمونه اولیه راضی کنید ، زمان آن رسیده که شروع به ساخت و تهیه پروژه کنید. هر طراح بر طبق همان استراتژی های از قبل تعیین شده برای روند کار خود امکانات مختلفی را در نظر می گیرد . یک طراح در اول کار از کاغذ و قلم برای ترسیم ذهنیت خود استفاده می کند و برخی دیگر از نرم افزارهای آنلاین و آفلاین و برخی دیگر نیز مستقیما به سراغ فتوشاپ و برنامه های سه بعدی می روند و در همان جا آزمون و خطا را شروع می کنند.

در این میان فقط یک چیز مهم می باشد و آن اینست که همیشه اولین گام به عنوان تمام گام ها شناخته نمی شود و باید سعی کنید در حین کار هر چه بیشتر روی کارتان توجه نموده و ادامه آن را با کوشش و خلاقیت بیشتری به پیش ببرید. البته باز هم نباید از اهداف و مقاصد مورد نظر مشتری دور شد.

design

7- طراحی نسخه های متعدد

هنگامی که شما اولین طرح مورد نظر خود را به پایان رساندید ، می توانید برای جلب توجه مشتری و همچنین نمایش مهارت خود ایده های دیگری را در نسخه های دیگری گنجانده و مثلا 2 یا 3 طرح را تهیه و به مشتری نمایش دهید. در این میان هم شما دستتان برای طراحی مورد نظر خود باز می شود و هم کارفرما می تواند از بین طرح های گوناگون بهترین طرح را انتخاب کند.

البته هیچ وقت طرح های دیگری که مورد نظر مشتری است را دور نیندازید و آنها را برای آینده و دیگر مشتری های خود نگه دارید.

multiple

8- بازنگری پروژه

هنگامی که شما طرح های ساخته شده را به کارفرمایتان نمایش می دهید ، مسلما برخی تجدید نظرهای جزئی و حذف و اضافه کردن بعضی عناصر به میان می آید و باید در مورد آنها به خوبی با مشتری بحث و جدل کنید. همه چیز باید به خوبی روشن شود و هر دو طرفین در انتها از تغییرات خواسته شده اطلاع یابند.

البته نباید همیشه تجدیدنظرها توسط مشتری مطرح شود و طراح نیز می تواند با درخواست خود از کارفرما بخواهد که مثلا کدام عناصر را باید تغییر داد و یا جایگزین نمود. گرچه این مرحله را نباید خیلی طولانی کرد و فقط موارد اصلاحی و تغییر و تحولات باید مطرح و رفع شود.

Revisions

9- تهیه و تولید

وقتی در اینجا در مورد پروژه ای صحبت می کنیم ، صرفا منظورمان فقط طراحی وب سایت نیست و می تواند هر طرحی مثل پوستر ، کارت ویزیت ، لیبل و دیگر چیزها باشد. بنابر این هنگامی که مشتری طرح پایانی را تصویب نمود ، باید در مورد نحوه چاپ و اینکه جه نوع کاغذی استفاده شود اظهار نظر کنید و اگر هم طراحی مربوط به فضای آنلاین می شود می توان در مورد نحوه ارسال و نصب و راه اندازی آن بر طبق بحث و گفتگوهای اولیه اقدام نمود.

production

10- پایان کار

بعد از تکمیل پروژه و اتمام کار زمان آن رسیده که کارفرما بر طبق مبالغ از پیش تعیین شده ، دستمزد شما را تمام و کمال پرداخت کند. البته در اینجا کار آنچنان هم به پایان نرسیده و شما موظف هستید بر طبق قرارداد فی مابین به پشتیبانی و کمک در زمان های دیگر نیز به مشتریان یاری برسانید و به نوعی ضمانت و تضمین کارتان را به او بدهید.

در آخر می توانید جویای نظر مشتری شده و سوالاتی را از راضی بودن یا نبودن او از کل فرآیند طراحی بپرسید و اینکه آیا مایل است برای پروژه های بعدی به شما رجوع کند و یا اینکه افراد دیگری را به شما معرفی نماید !

completion

  • geek