زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زندگی روزمره» ثبت شده است

این روزها حرف و حدیث درباره‌ی فقدان امنیت شغلی در محل کار زیاد است، وقایعی مثل تعدیل نیرو، تغییر ساختار، ادغام و تغییر سهم مالکیت، بسیاری از کارگران و کارمندان را به وحشت می‌اندازد که آیا شغلی را که امروز دارند، فردا هم خواهند داشت؟ این عدم اطمینان، در بعضی جاها، باعث شده کارگران روحیه‌شان را از دست بدهند و دیگر تمایل نداشته باشند حداکثر تلاششان را به خرج دهند. از این‌ها که بگذریم، آن‌ها با خود می‌گویند : «اگر قرار است به زودی از این سازمان بروم و شغلم را به کل تغییر دهم، چرا باید تمام توجه و تلاشم را صرف آن کنم؟»


درست است که آدم در مقابل سی سال کار هر روزه، یک نشان افتخار دریافت می‌کند و یک حقوق بازنشستگی دائمی برایش می‌ماند، اما زمانی که در کار نهایت سعی و تلاش خود را نکنید، کسی که بیشترین رنج را متحمل می‌شود خود شمایید!


حال سؤال این است : چرا؟ چرا بیشترین رنج را خود شما متحمل می‌شوید؟ برای شروع باید بگویم احساس برتری، عادتی است که نمی‌توان آن را مثل شیر آب باز و بسته کرد. حالا چه خود را متعهد کنیم که نهایت سعی خود را انجام دهیم، چه خود را شرطی کنیم که کمتر از حد توانایی‌هایمان تلاش کنیم، به هر حال بنده‌ی عادات خود هستیم. تغییر هر روشی که در زندگی‌مان به کار می‌گیریم، سهل و آسان نخواهد بود. هرگز به اشتباه گمان نکنید که امروز می‌توانید توانایی‌ها و اشتیاقتان را پنهان کنید و فردا قادرید همه را به کار گیرید. برای درک بهتر این مطلب، یکی از عادت‌های روزانه‌تان را در نظر بگیرید – چقدر اتاق خوابتان را مرتب نگه می‌دارید؟ اگر از آن دسته آدم‌هایی هستید که پیراهن و شلوارشان را روی دسته صندلی (یا روی زمین) می‌اندازند و وسایل خود را پخش و پلا می‌کنند، چقدر برای شما سخت خواهد بود که این عادت را تغییر دهید و همه‌ی لباس‌هایتان را تا کنید و مرتب و منظم در کمد یا کشوی خود قرار دهید؟ شرط می‌بندم که به این نتیجه خواهید رسید که پیروی از الگوی جدید و دنبال کردن آن نزدیک به غیرممکن است چرا که بعد از یکی دو روز به سراغ الگوی قبلی خود برمی‌گردید و دوباره جوراب‌هایتان را در می‌آورید و روی صندلی می‌اندازید، درست مثل سابق! همین وضع در کار و حرفه‌تان نیز صادق است. در محیط کارتان، شما یا خود را متعهد می‌کنید که به نحو احسن کار خود را انجام دهید یا از این الگو پیروی می‌کنید که فقط کار را به انجام برسانید.


به همین دلیل است که اگر در شغل و حرفه‌تان به دنبال امنیت هستید، جای اشتباهی به دنبال آن می‌گردید چرا که هیچ امنیتی در هیچ شغلی وجود ندارد. امنیت درون خود شماست. کلید و راه حل افزایش امنیت شغلی این است که در هر کاری که انجام می‌دهید، عالی عمل کنید و آن را به بهترین شکل ممکن انجام دهید و به طور مداوم مهارت‌هایتان را گسترش دهید. به آنچه گفته شد، نگرش بسیار مثبت و توانایی همکاری با دیگران را نیز اضافه کنید … حالا شما امنیت شغلی دارید!


وقتی شما تمام تلاشتان را می‌کنید، مردم متوجه می‌شوند. البته شاید بلافاصله تشویق نشوید، ولی با این کار وجهه و اعتباری برای خود ایجاد می‌کنید که این اعتبار در جایی که هم‌اکنون در آن شاغلید بسیار به شما خدمت خواهد کرد و بی‌تردید در هر جای دیگری که در آینده کار کنید، برایتان مؤثر و در خدمت شما خواهد بود.


نتیجه‌ی نهایی این است : کم کاری فقط به خودتان صدمه می‌زند؛ بنابراین اگر می‌خواهید امنیت شغلی واقعی به دست آورید، از خود بپرسید :


آیا من هر روز مشتاقانه آنچه را در توان دارم در محل کار عرضه می‌کنم؟

آیا با دیگران همکاری و از سعی و تلاش ایشان حمایت می‌کنم؟

آیا نگرشی مثبت دارم؟

آیا در کاری که انجام می‌دهم یاد می‌گیرم چگونه بهتر شوم؟

آیا مهارت‌هایی را که در آینده در حیطه کاری‌ام مهم خواهند بود پرورش و گسترش می‌دهم؟

 


به این سؤالات پاسخ دهید و خود را دوباره ارزیابی کنید. در نهایت وقتی بتوانید با یک صدای بلند در پاسخ به این سؤال‌ها «بله» بگویید، چنان امنیت شغلی خواهید داشت که هیچ کس نمی‌تواند آن را از شما بگیرد.


فرانک تایگر :


آینده شما به خیلی چیزها بستگی دارد، بیش از هر چیز به خودتان.


  • geek

معتقدم که هیچ کس نمی تواند نقش موتورهای جستجو در بازاریابی اینترنتی را نادیده بگیرد. در این مقاله این موضوع را مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
متخصصان و مدیران تجارت آنلاین، کسب بیننده در سایت را برای موفقیت در دنیای مجازی (وب) ضروری می دانند. برای آنها مهم نیست که سایت چه می فروشد و چه خدماتی ارائه می دهد. اگر وب سایتی به دنبال ارائه و فروش کالا یا خدمات و کسب درآمد یا محبوبیت است، باید بازدیدکننده داشته باشد.

بازدید افراد از یک سایت، برگ برنده آن برای کسب و کار موفق در دنیای مجازی می باشد. سایتی که بیننده ندارد بی شک مرگ آنلاین را تجربه می کند و چه بسیارند وب سایت هایی که هر روزه از چرخه زندگی در وب خارج می شوند!
مدیران خبره وب این را به خوبی می دانند که فقط طراحی یک سایت تضمینی برای افزایش بیننده آن نیست بلکه باید بینندگان را از راههای متعددی به سایت جذب کرد. بیننده های سایت تنها به دنبال رفع نیازهای اطلاعاتی خود می باشند و وظیفه ندارند به هر قیمتی که شده سایت ما را بیابند.

آیا می دانید افراد چگونه سایت ما را می یابند؟
بدون شک باید گفت که ما در اغلب موارد به کمک موتورهای جستجوگر ماننده گوگل به آنچه که می خواهیم، دست پیدا می کنیم.
۸۲ درصد کاربران اینترنت، موتورهای جستجو را ابزار اصلی خود برای یافتن وب سایت ها دلخواه عنوان کرده اند.
۵۷ درصد از کاربران اینترنت، هر روز جستجو می کنند و ۴۶ درصد این جستجوها برای کالا یا خدمات است.
۸۵ درصد ترافیک هدفمند در اینترنت را موتورهای جستجوگر باعث می شوند. 
آمارها نشان می دهند در سال های اخیر موتورهای جستجوگر ابزار بسیار مناسبی هستند که خریداران به کمک آنها، کالا یا خدمات مورد نیاز خود را می یابند. البته تنها رتبه های بالای نتایج جستجو هستند که مورد توجه کاربران قرار می گیرند و آنها به سایت های لیست شده در این رتبه ها مراجعه می کنند.

بسیاری از کاربران و مشتریان وب سایت ها دریافته اند که در اغلب موارد ۱۰ رتبه اول نتایج جستجو می تواند خواسته آنها را بر آورده کند و هنوز هم علاقه دارند که تنها ۱۰ سایت اول نتایج جستجو را مرور کنند.

آمارها به ما چه نشان می دهند:
۷۰ درصد از کاربران به هنگام جستجو حتماً یکی از سه وب سایت رتبه اول نتایج جستجو را کلیک می کنند.
تنها ۷ درصد از آنها وب سایت های قرار گرفته در رتبه های بیست به بعد را کلیک می کنند.
۸۵ درصد از آنها اگر جوابی برای جستجوی خود در بیست نتیجه اول نتایج جستجو نیابند, موتور جستجوگر مورد استفاده خود را عوض می کنند.
۳۳ درصد کاربران وب باورند دارند که سایت لیست شده در ابتدای نتایج جستجو، در موضوع جستجو شده سرآمدتر از رقبای خود است و در آن موضوع پیشرو می باشد.
آمارهای ارائه شده از بازخورد رفتار کاربران وب پیام بسیار واضحی دارد: وب سایتهای که در رتبه های بالا موتور جسجتو قرار نمی گیرند، بخش مهمی از کاربران مخاطب خود را از دست می دهند.
یک سایت ممکن است هزاران بیننده داشته باشد اما تعداد بینندگان گروه مخاطب آن است که موفقیت سایت را رقم می زند زیرا در اغلب موارد این بینندگان هدفمند (مخاطب) سایت هستند که از سایت چیزی بیشتر از اطلاعات رایگان ارائه شده می خواهند.

امروزه تجارت الکترونیک خود را با مسئله رتبه بندی در موتورهای جستجو هماهنگ کرده است زیرا رتبه های بالاتر مستقیماً به فروش بیشتر، و معرفی بهتر تعبیر می شوند.
در واقع موتورهای جستجو از مهمترین بینندگان هر وب سایتی هستند. اگر سایت شما تنها برای مرورگرها، بهینه سازی شده است، کمی تامل کنید سایت شما باید برای موتورهای جستجوگر هم بهینه سازی گردد.
سئو (SEO) چیست؟

سئو یا بهینه سازی سایت (SEO Engine Optimizations) به معنای به کارگیری ترفندها و استاندارد سازی های است که در اغلب موارد تاثیر فوق العاده ای در بالا بردن رتبه سایت شما در موتورهای جستجو را دارند.
پیاده سازی یک برنامه موفق بازاریابی با موتورهای جستجوگر (SEO Plan)، بدون یک ساختار و زیربنای مستحکم در خود سایت اصولاً با شکست همراه می باشد.

خدمات و فعالیتهایی که در یک پروسه بازاریابی با موتورهای جستجوگر انجام می شود:

• بررسی وضعیت فعلی سایت در موتورهای جستجو
• بررسی وضعیت فعلی رقبای سایت در موتورهای جستجو
• تحلیل آمار سایت موجود و سایتها و مراجع دیگر آماردهی برای انتخاب عبارتهای کلیدی مناسب
• اصلاح ساختار سایت و بهینه سازی کدها و محتوای صفحات آن بر اساس عبارتهای کلیدی انتخاب شده
• معرفی صفحات بهینه سازی شده به موتورهای جستجو
• بالا بردن محبوبیت سایت
• بررسی وضعیت رتبه های کسب شده سایت و پیشرفت کار
• کنترل و مونیتورینگ رتبه ها و اعمال تغییرات مورد نیاز برای حفظ رتبه ها
• تبلیغات در موتورهای جستجو
  • geek

عرضه‌ی یک اپلیکیشن موبایل ممکن است خیلی پولساز باشد، ولی اگر به خوبی ساخته نشود، ممکن است جزء آن 78 درصد از اپلیکیشن‌هایی باشد که هیچ وقت کاربر دوباره به سراغش نمی‌رود.

اگر اپلیکیشن شما رایگان است، پس برای کسب درآمد یا به تبلیغات متکی هستید و یا به خرید‌های درون اپلیکیشن (مدل freemium)، که اگر فرد بازدیدهای متعددی از اپلیکیش شما نداشته باشد، درآمدی نیز کسب نخواهید کرد.

 

با این وجود، استارتاپ‌های موبایل زیادی اپلیکیشن‌های رایگان زیادی را به امید کسب درآمد از طریق تبلیغات یا ترغیب کردن مردم به خرید امکانات پیشرفته‌تر، کالاهای مجازی یا کاربری بیشتر عرضه می‌کنند. در واقع، بر اساس گزارش Distimo تحت عنوان «چگونه موفق‌ترین اپلیکیشن‌ها از کاربران کسب درآمد می‌کنند» 76 درصد درآمد تمامی اپلیکیشن‌ها در فروشگاه اپل و بیش از 90 درصد در بازارهای آسیایی از اپلیکیشن‌های freemium یا خریدهای درون‌ اپلیکیشنی حاصل می‌شوند.

 

حتی Snapchat که یک اپلیکیشن کاملن رایگان است با پیشنهاد 3 میلیارد دلاری فیسبوک مواجه شد و تنها دلیل این امر تعداد خیره‌کننده‌ی کاربران آن (هم اکنون روزانه بیش از 400 میلیون عکس در این شبکه اجتماعی به اشتراک گذاشته می‌شود) است.

 

می‌خواهید بدانید که سرنوشت اپلیکیشن موبایل شما چگونه خواهد بود؟ این معیارها را چک کنید:

 

1.  تعداد دانلودها. در حالی که دانلود‌ها به تنهایی نمی‌توانند مشخص کنند که یک اپلیکیشن برنده خواهد بود، ولی باز هم نقش مهمی را در ارزیابی موفقیت آن بازی می‌کنند.

 

برای مدل freemium هرچه تعداد دانلودها بیشتر باشد، احتمال اینکه موفقیت اپلیکیشن‌ها در تبدیل کاربران رایگان به کاربران درآمدزا افزایش می‌یابد. و اگر دانلود اولیه اپلیکیشن پولی باشد، آن گاه این معیار اهمیت مضاعفی می‌یابد.

 

اطمینان حاصل کنید که تعداد دانلودهای خود را در دورنمای تعداد کاربران فعال قرار دهید. تعیین کنید که چه تعداد مردم اپلیکیشن شما را دانلود کرده و از آن استفاده می‌کنند، و همچنین کسب و یا از دست دادن محبوبیت آن را در طول یک بازه‌ی زمانی و یا یک کمپین تبلیغاتی پایش کنید. همچنین می‌توانید آمارهای مربوط به اینکه روی چه پلتفرم‌ها و چه دستگاه‌هایی از اپلیکیشن شما استفاده می‌شود پیگیری کنید.

 

ابزارهای واسط مانند AppFigures و App Annie شما را قادر می‌سازند تا حساب iTunes خود را با آن‌ها لینک کرده و در جریان بروزرسانی‌های این آمارها قرار گیرید.

 

2.  درگیرکردن کاربران. دلیل ارزش بالای اپلیکیشن‌هایی مانند Snapchat و اینستاگرام همین است: تعداد بسیار زیادی از کاربران با سطح درگیری بسیار بالا که حداقل روزی یکبار به اپلیکیشن دسترسی پیدا می‌کنند و در بسیاری موارد روزانه چندین بار به آن مراجعه می‌کنند. قطعاً می‌خواهید که اپلیکیشن شما هم این مدل را سرمشق قرار داده و به سطح درگیری بالا برسد.

 

شما می‌خواهید که مصرف‌کنندگان هر روز از اپلیکیشن شما استفاده کرده و به بخشی از زندگی روزمره‌شان تبدیل شود.

 

از آنجایی که سطح درگیری توسط تعداد دفعاتی که کاربر به اپلیکیشن برمی‌گردد سنجیده می‌شود، متریک‌ها ممکن است متفاوت باشند. سطح درگیری می‌تواند تکرر باز شدن اپلیکیشن، مدت استفاده، تعداد صفحات باز شده، و نرخ تبدیل برای هر رویداد را اندازه‌ بگیرد. بسته به هدف اپلیکیشن، این متریک‌های می‌توانند بگویند که آیا کاربران، محصول شما را غیر قابل صرف نظر می‌دانند یا خیر.

 

3.  حفظ کاربران. نه تنها می‌خواهید تعداد کاربران خود را افزایش دهید، بلکه می‌خواهید مطمئن شوید که مردم می‌مانند. یک راه برای انجام این کار اعمال بروزرسانی‌ها است. هر اپلیکیشنی مسیری تکاملی را طی می‌کند و در طی آن، امکاناتی به آن اضافه شده، باگ‌های آن رفع می‌شود و یا در نسخه‌های بعدی ارتقا می‌یابد. این راهکارها معمولاً پس از انجام تحقیقات و یا کسب بازخور از کاربران انجام می‌پذیرد. سعی کنید خوب به حرف مشتریان و کاربران خود گوش دهید. پیگیری این معیار به شما کمک می‌کند تا میزان مفیدبودن اپلیکیشن خود و همچنین ارزشی که کاربر در امکانات جدید و قدیمی ‌اپلیکیشن می‌یابد را بسنجید.

 

اگر نیازهای کاربران را نادیده بگیرید، اپلیکیشن شما محبوبیت خود را از دست می‌دهد.

 

4.  اهداف خاص. بیشتر توسعه دهندگان اپلیکیشن‌ها، چشم‌اندازی واضح از نحوه‌ی استفاده‌ی کاربر از اپلیکیشن آنها را در ذهن دارند، و معمولا این چشم‌انداز با انجام یک کار خاص همراه است.

 

هنگام پیگیری اهداف خاص، به گام‌ها و رویدادهایی توجه کنید که تمایل دارید کاربران آن‌ها را انجام دهند و به درصد کاربرانی که این کارها را انجام می‌دهند نگاه کنید.

 

سطح درگیری کاربران، حفظ آن‌ها و اهداف را می‌توان را با یکپارچه سازی ابزارهای تحلیلی (مانند Flurry که رایگان بوده، و Localytics که در دو نسخه‌ی پولی و رایگان عرضه می‌شود) با اپلیکیشن خود ردگیری کنید.


منبع:کاریا

  • geek