زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «استارتاپ 1000 دلاری» ثبت شده است

زامارین محصولی جهت طراحی و توسعه نرم افزارهای موبایل (اندروید – ای او اس – ویندوز وفن) بر روی بستر دات نت می باشد.این نرم افزار بسیار شگفت انگیز است بخاطر اینکه با کمی دانستن دات نت میتوانید برنامه های سازگار با سیتم عامل های موبایل نظیر اندروید و ای او اس بپردازید که کاملآ منطبق با الزامات گوگل پلی و اپل استور می باشد.
اخیرآ تیم فنی و فروش ماکروسافت و زامارین با هم همکاری جهانی شروع کردند که این امکان را میدهد تا  نرم افزار ویژوال استادیو هم بتوان از تمام امکانات نرم افزار زامارین بهرمند شود و این ادغام روز به روز بیشتر خواهد شد و این خبر بسیار خوشحال کننده برای افرادیست که برنامه های خود را با ویژوال استادیو می نوشتند و از توانایی های این نرم افزار قدرتمند آگاهند.

در اینجا به شرح ۵ دلیل جهت استفاده از زامارین برای توسعه برنامه های Android و Ios می پردازم

  1. یادگیری سریع (Less to learn)  : برای تبدیل شدن به یک برنامه نویس موبایل نیازمند یادگیری مسائل زیادی همچون  چرخه عمر فرایندها ، هنجارهای UI ، اطلاعاتی در مورد SDK و مسائل غیره زیادی می باشیم  به همین علت  اضافه کردن یک زبان برنامه نویسی جدید به لیست زبانهای ما بسیار وقت گیر می باشد و با چالش های زیادی همراه است اگر شما تجربه کار با سی شارپ دانت را داشته باشد براحتی میتوانید از امکانات در طراحی برنامه موبایل خود در کمترین زمان ممکن بپردازید و این یعنی پیمودن راه با سرعت بسیار بیشتر. ویا حتی شما یه توسعه دهنده دانت نیستید هم زامارین این امکان را به شما میدهد تا در سریعترین زمان بتوانید برنامه خود را برای سیتم عامل های Andriod یا Ios بنویسید بدونه اینکه نیاز داشته باشید وقت خود را صرف یادگیری هر کدام  از برنامه ها و شرایط ویژه محیط هر کدام کنید و این  از قابلیتهای برنامه های چندسکویی (cross-platform) می باشد. با استفاده از زامارین شما فقط نیاز به دانستن یک زبان برنامه نویسی و یک هسته که مجموعه ای از کلاس های دو سیستم عامل خواهید داشت و این یعنی صرف زمان کمتر.
  2. بدون محدودیت (No limits) : این یکی از جالبترین ویژگی های Xamarin می باشد که شما را مجبور به امتحان این اشتراک ها نخواهد کرد و شما در طراحی و توسعه برنامه های انروید همان حس و حال طراحی برنامه اندروید را خواهید داشت و هم در طراحی برنامه های Ios همان حس و حال . بعضی از ابزار نرم افزارهای چندسکویی تلاش زیادی جهت مخفی نمودن ویژگی های دیگر پلتفرما می کنند که این حس و حال را به برنامه های خارجی منتقل نسازند ولی Xamarin کاری غیر از این را انجام می دهد و این است که زامارین پذیرای ویژگی های منحصر به فرد هر پلتفرم است و این یعنی یه حس جدید که هر برنامه نویسی جهت رهایی از تکرار و حس های تکراری به آن نیاز خواهد داشت. علاوه بر کلاسهای استاندارد دات نت شامل کلاسهای خاص ios  و کلاس های خاص سیستم هامل اندروید می باشد که هر کدام خصوصیات منحصر به  فرد خاص خود را دارا می باشد. ترکیبی از کلاس های دانت و کلاسهای منحصر به فرد پلتفرم خاص اجازه می هد تا برنامه های کاربری با استفاده از ویژگی های خاص آن پلتفرم به اشتراک گذاشته شود و این یعنی همه چیز در دسترس شما و میتوانید برنامه های خود را بدونه هیچ محدودیتی نسبت به آن پلتفرم ایجاد نمایید.
  3. انتقال سریع تر به بازار (Faster time-to-market) : ابزار زامارین این اجازه را به ما میدهد که یک بار منطق برنامه خود را پیاده و برای هر نوع پلتفرمی شامل (اندروید ، آی او اس ، ویندوزفون)  به اشتراک بگذاریم و این کار و مقایسه در محیط های بومی (native) یک بار در محیط جاوا برای پلتفرم اندروید و یک بار در محیط Objective-C برای آی او اس انجام می گیرد و بر عهده native ها می باشد. به عبارت ساده تر با استفاده از محیط توسعه محلی هر پلتفرم مستلزم نوشتن کدهای مربوط به آن پلتفرم می باشد و این یعنی نوشتن کدهای بیشتر. در حالی Xamarin این امکان را میدهد تا وقت خود را صرف ساخت ویژگی های برنامه خود کنیم و از نوشتتن کدهای بیشتر پرهیز کنیم و این یعنی زمان سریع تر در رسیدن به هدف و انتشار برنامه. توجه داشته باشد در مورد مسئله انتقال سریع تر به بازار زامارین قطعآ زمان را کاهش خواهد داد اما این تصور برای شما بوجود نیاید که زمان طراحی به نصف خواهد رسید بلکه باید یک سری کد و UI برای تک تک پلتفرمهای خاص برای تعامل همراه با ویژگی های منحصر به فرد آن پلتفرم ایجاد شود.
  4. اشکالات کمتر (Fewer bugs) : یکی از اولین دلایل استفاده از زامارین این است که این ابزار باعث بوجود آمدن اشکالات کمتر خواهد شد و این دلیل سریع تر فراهم شدن زمان انتقال برنامه به بازار است . به عنوان قاعده کلی در برنامه نویسی یادمان باشد هر چقدر کد کمتری بنویسیم به خطای کمتری برخورد خواهیم کرد و خطایابی کمتر صرفه جویی در زمان است. زامارین نیز با ارائه ابزارهای خطایابی در جهت کاهش خطا گام برداشته است و دیگر نیاز به نوشتن دو مجموعه از آزمون تست که تا حد زیادی تکراری می باشد نخواهیم بود ما میتوانیم یک واحد و مجموعه کاملتر وجامع تر از کدهای اعتبار سنجی برای هر دو سیستم عمل داشته باشیم.
  5. برای شروع یادگیری زامارین بر روی این لینک کلیک کنید
  • geek


استیو جابز کارآفرینی موفق و فردی خلاق بود که همیشه ایده‌هایی شگفت‌آور برای بهتر کردن دنیا و ساده کردن زندگی انسان‌ها در سر داشت. او مبتکری باهوش بود که توانست با استفاده از نیروی تفکر ، ایده‌های قدرتمند و اراده قوی خود کل صنایع دنیا را تحت تأثیر قرار دهد و بدین وسیله توانست نه تنها چیزهایی را که مشتریان انتظارش را داشتند در اختیار آن‌ها بگذارد بلکه موفق شد گدجت ها و لوازم جدیدی را به دنیا معرفی کند که برای اکثر افراد در جوامع مختلف غیر قابل باور بود.

ویژگی‌ها و صفات بسیاری سبب موفقیت استیو جابز به عنوان یک کارآفرین شد. بهره‌مندی از این صفات می‌تواند تضمینی برای موفقیت بی حد و حصر همه انسان‌ها در تمام جوانب زندگی شود. در این مقاله به ویژگی‌های خاص این انسان موفق و کارآفرین بزرگ می‌پردازیم که اگر بتوانیم این صفات را با تلاش و پشتکار در وجود خود نهادینه کنیم و در مسیر زندگی به عنوان الگوی خود قرار دهیم بی‌تردید به تمام اهداف و خواسته‌های فردی و شغلی خود خواهیم رسید.

استیو جابز چشم‌اندازی روشن و قوی داشت.

چشم‌انداز او برای شرکت اپل ، تولید محصولاتی با رابط کاربری ساده و گرافیک فوق‌العاده بود به‌ طوری که بتواند افراد مختلف از تمام گروه‌های سنی را تحت تأثیر قرار دهد. او همیشه درباره عملکرد و طرز فکر شرکت‌های مختلف مانند مایکروسافت تحقیق و تفکر می‌کرد و از اینکه مایکروسافت سعی می‌کرد با تولید نرم‌افزارهای مختلف بر بازار نرم‌افزار دنیا تسلط یابد تا بعد از آن بتواند حق امتیاز استفاده از سیستم‌عامل خود را در پلتفرم‌های مختلف به فروش برساند تعجب می‌کرد. در حقیقت او به کلی با بینش و دیدگاه شرکت مایکروسافت مخالف بود.

در اقع استیو جابز می‌خواست به طور کامل بر تجربیات و رفتار کاربران تسلط داشته باشد از این رو تصمیم گرفت فعالیت‌های خود را تنها به محصولات تولیدی شرکت اپل محدود کند تا از این طریق بتواند به خوبی رفتار کاربران چه در زمینه سخت‌افزار و چه در بخش نرم‌افزار را هدایت و کنترل کند ، انتظارات کاربران را درک کند و به موقع به نیازهای آن‌ها پاسخی مناسب دهد.

استیو جابز رهبری قدرتمند بود.

ایستادن این کارآفرین موفق پای دیدگاه و نگرش خود و عقب نکشیدن از اهداف شرکت اپل موجب شد تا تمام کارکنانش او را تحسین کنند و همیشه مورد احترام شرکا و رقبایش باشد.

هنگامی که در سال ۱۹۹۷ شرکت اپل را تأسیس کرد و در همان سال با مشکلات اقتصادی مختلفی مواجه شد ، تولید بسیاری از محصولات خود را متوقف و تنها بر چند پروژه و محصول کلیدی که با نگرش او مطابقت داشتند تمرکز کرد. همین امر موجب تنظیم شدن منابع و بودجه شرکت و زنده ماندن اپل در شرایط بحرانی شد. جالب است که استیو جابز هیچ‌گاه از کاربران دعوت نمی‌کرد تا محصولات او را قبل از اینکه وارد بازار شوند تست کنند یا هیچ‌گاه وابسته به تحقیقات انجام شده درباره بازار و مشتریان بالقوه نبود.

در عوض ، از طراحانی که دارای زیبایی‌شناسی متوسطی بودند و از متدهای ساده اما تأثیرگذار برای طراحی استفاده می‌کردند مانند جان لستر از شرکت پیکسار و جانی ایو از شرکت اپل دعوت به همکاری کرد. استیو جابز و تیمش تنها به یکدیگر تکیه کردند و همین باور و صمیمیت موجود در این شرکت موجب ایجاد محصولاتی بی‌نظیر مانند iPod و iPhone شد که کاربران به داشتن هر یک از آن‌ها افتخار می‌کردند و پیوسته به دنبال خرید نسخه جدید محصولات شرکت اپل و کارآفرین مشهور استیو جابز بودند.

استیو جابز تفکری شگفت‌انگیز داشت.

اکثر کارآفرینانی که قبل از استیو جابز به موفقیت دست‌ یافته بودند از تفکری قدرتمند و بی‌نظیر بهره‌مند بودند اما استیو جابز را می‌توان یکی از بزرگ‌ترین کارآفرینان تاریخ دانست که با تفکر قدرتمند و ایده‌های نابش جهان ما را برای همیشه دگرگون کرد.

اتیو جابز را می‌توان یک شومن حرفه‌ای دانست. او به خوبی می‌دانست که کاربران نسبت به ایده‌های جدید نگرانند و شاید کمی شک و تردید نیز درباره محصولات تازه داشته باشند؛ بنابراین همیشه قبل از اینکه محصولات بی‌نظیر خود را روانه بازار کند همایش یا برنامه زنده‌ای برگزار می‌کرد تا از این طریق بتواند هم با معرفی تولیدات جدید شرکت اپل مشتریان خود را به هیجان وادارد و هم نکات مبهم و نگرانی‌های موجود را برطرف کند.

او دلیلی برای اثبات این مدعاست که کارآفرینان بزرگ معلمان و مبلغان بزرگی نیز هستند زیرا می‌توان او را سخنرانی حرفه‌ای دانست که به راحتی پیام خود را به کاربران محصولات شرکت اپل و تمام افراد عادی انتقال می‌داد.


یکی از کارهایی که استیو جابز به خوبی انجام می‌داد تحت تأثیر قرار دادن تمام افراد اعم از مثبت و منفی بود. او کارمندان خود را ترغیب می‌کرد تا پروژه‌های شرکت را در زمان مورد نظر تمام کنند حتی اگر این پروژه‌ها سنگین یا غیر ممکن به نظر می‌رسیدند و از طرف دیگر با درگیر شدن با احساسات مشتریان و جلب توجه آن‌ها موجب می‌شد تا مشتری‌های شرکت اپل دنیا را از چشمان او و بر اساس نگرش او نظاره کنند.

او به دیگران اعتبار می‌داد ، برای مشتریان خود و وقت آن‌ها ارزش قائل بود و به همین دلیل هم به موفقیتی بزرگ و بی‌نظیر در دنیای کارآفرینی دست یافت.

استیو جابز حتی در شرایط سخت هم دوام آورد و به پیشرفت ادامه داد.

حتی زمانی که استیو به دلیل ابتلا به سرطان ضعیف و ناتوان شده بود در جلسات هیئت مدیره و کنفرانس‌ها و برنامه‌های معرفی محصولات شرکت اپل شرکت می‌کرد.

اگر عکس یا فیلمی که مربوط به روزهای پایانی زندگی او هست را دیده باشید حتماً می‌دانید که او چقدر ضعیف و ناتوان شده بود اما استیو جابز همیشه می‌گفت زمان ما محدود است ، بنابراین باید برای دنبال کردن شهودات درونی و خواسته‌های خود شجاعت و جسارت داشته باشیم و هر چیزی به غیر از این در مرتبه دوم اهمیت قرار خواهد گرفت.

استیو جابز همیشه برای در آغوش کشیدن شکست آماده بود.

پاز اینکه استیو جابز موفق شد شرکت اپل را به یک کمپانی موفق مولتی میلیون دلاری در جهان تبدیل کنید به دلیل وجود اختلاف بین دیدگاه او و روند اداره شرکت از سوی هیئت مدیره از شرکتی که خود او مؤسس و بنیانگذارش بود اخراج شد. بعد از اخراج شدن استیو جابز شرکت NeXT را که یک شرکت کامپیوتری جدید بود تأسیس کرد که عمده فعالیت‌های این استارتاپ جدید بر توسعه نسل جدید سیستم‌عامل‌ها متمرکز بود و سرانجام نیز نتایج به دست آمده این شرکت در OSX استفاده شد، پس از آن نیز استیو مدیرعامل شرکت پیکسار شد و این شرکت کوچک انیمیشن‌سازی را به غولی جهانی و بسیار معروف در صنعت انیمیشن‌سازی تبدیل کرد.

سرانجام نیز با بازخرید شرکت اپل یک‌بار دیگر توانست کنترل این شرکت بزرگ را به دست بگیرد؛ اما اخراج شدن او از اپل باعث شد بتواند تجارب با ارزش و گران بهایی در شرکت‌های دیگر به دست آورد و بازگشت دوباره او به همراه این تجارب به اپل موجب موفقیت با شکوه این شرکت در سطح جهانی شد.

استیو جابز توانایی فوق‌العاده‌ای در اصلاح روندهای معمولی و روتین داشت.

اگر اپل را به عنوان یک شرکت در نظر بگیریم آن‌ها لزوماً چیز جدیدی اختراع نکردند- در عوض به خوبی از مفاهیم و محصولات موجود در بازار استفاده کرده ، معایب و مشکلات این محصولات را برطرف کردند و با اضافه کردن چند مزیت رقابتی جدید مانند گرافیک بالا به این محصولات توانستند بازار را از آن خود کنند.

به عنوان مثال استیو جابز در ابتدا ایده‌ی تولید اولین سیستم‌عامل بصری را در ذهن داشت که با ترکیب پیشرفت‌های موجود در دنیای تکنولوژی در آن زمان و چشم‌انداز روشن خود سرانجام توانست مک اورجینال را تولید کند. به عقیده استیو جابز هنرمندان خوب کپی می‌کنند ، هنرمندان نامی و بزرگ سرقت؛ بنابراین هیچ‌گاه از سرقت ایده‌های ناب و عالی  واهمه‌ای نداشت.


منبع:4farda

  • geek

” مادامی که مردم به ما ایمان نیاورند، حرفمان باد هواست. اگر آنها آنچه از ما می‌شنوند را نفهمند، به ما ایمان نخواهند آورد و به حرفمان نیز گوش نمی‌دهند. پس اگر نتوانیم جلب توجه کنیم، حرفمان خریدار نخواهد داشت. توجه مردم نیز جلب نمی‌شود، جز با نوآفرینی.” ویلیام برنباخ – اسطوره تبلیغات
تبلیغات، دیرینه‌ای کهن در تعاملات انسانی دارد، چرا‌که انسانها در طول تاریخ کوشیده‌اند تا به کمک ابزارهای تبلیغاتی و در بازار پرهیاهوی زندگی، افکار و آرمان‌هایشان را به فروش رسانند و یا فرآورده‌هایشان را به شیوه‌ای سودآور و اثربخش عرضه کنند.
تبلیغات جایگاهی بسیار ویژه در فرآیندهای بازاریابی‌ دارد و موجب ترویج یک ایده کالا یا خدمت در میان متقاضیان می‌شود. از طرف دیگر مشتری نیز باید بداند که چه چیزی برای فروش داریم تا بتواند خریدی انجام دهد، و این دلیلی بر اهمیت تبلیغات و جایگاه آن در فرآیند بازاریابی است. تبلیغات مؤثر دست‌یاری‌گر بازاریابی مدرن در فروش موثر است، چه‌آنکه همانگونه که سرجیو زیمن می‌گوید: “فقط و فقط یک قانون وجود دارد، و آن اینکه تبلیغات باید منجر به فروش شود.” اما چه روشهایی برای تلیغات ارزان و در عین حال موثر وجود دارد؟ قبل از معرفی توصیه‌های کم‌هزینه‌ی تبلیغات، برخی از مهم‌ترین استراتژیهای تبلیغات موفق را مرور می‌کنیم.
۱٫    تبلیغات شما باید مزایایی را مطرح و یا مشکلی را حل کند.
۲٫    مصرف‌کننده باید این مزیت یا راه حل را خواسته باشد.
۳٫    کالا یا محصولی را که ارائه می‌کنید باید ارتباط مستقیمی با آن مزیت یا راه حل داشته باشد.
۴٫    این مزیت یا راه‌حل باید به روشنی منتقل گردد. به عبارت دیگر، مزیت محصول و یا خدمت شما نباید در جذابیت تبلیغ گم شود.
در ادامه ۲۰ توصیه‌ی کم‌هزینه برای تبلیغات را بررسی می‌کنیم.
۱٫    کارشناسان حوزه‌ی تبلیغات در رادیو ،تلویزیون، و نشریات معمولاً پیشنهاداتی در این زمینه به کسب‌وکارها ارائه می‌کنند. برای کاهش هزینه‌ها می‌توانید از توصیه‌های آنها استفاده کنید
۲٫    آگهی‌های خود را بیش‌تر در زمانها و مکانهای شلوغ ارائه کنید.
۳٫    به جای یک تبلیغ بزرگ، آگهی کوچکی بسازید و در زمانها و مکانهای مختلف آن را ارائه کنید.
۴٫    ماهنامه‌ها در انتهای ماه فضای تبلیغاتی فروخته نشده دارند و با تخفیف در اختیار شما قرار می‌دهند.
۵٫    پیوسته در نیازمندی‌های جراید تبلیغ کنید. این بخش به مراتب از تبلیغات تلویزیونی موثرتر است.
۶٫    اگر می‌توانید به جای پول، خدمتی به روزنامه و یا مجله‌ای که در آن آگهی چاپ می‌کنید، ارائه کنید.
۷٫    سعی کنید با فروشندگان و تولیدکنندگان آگهی مشترک داشته باشید و هزینه‌ها را تقسیم کنید.
۸٫    ویژه‌نامه‌های محلی جراید کثیرالانتشار پیشنهاد بسیار خوبی است چرا که هزینه‌ی آگهی در آنها پایین‌تراست. برخی از نشریات که در مکانهای خاص مانند مطب پزشک قرار داده می‌شوند نیز گزینه‌ی مناسبی‌اند زیرا ممکن است سالها آن جا بمانند.
۹٫    اندازه‌ی آگهی‌های خود را کاهش دهید. یک تبلیغ ۶۰ ثانیه‌ای دو برابر یک تبلیغ ۳۰ ثانیه‌ای تاثیرگذار نیست و دو برابر مشتری جذب نخواهید کرد. این کار باعث می‌شود که آگهی‌های بیش‌تری داشته باشید. اگر هر روز تبلیغات کوتاهی داشته باشید نسبت به حالتی که در ماه یک تبلیغ بزرگ داشته باشید تاثیرگذاری بیش‌تری دارد.
۱۰٫    پیام آگهی مهم‌تر از شکل آن است. آگهی‌هایتان را برای فروش بسازید نه برای جایزه گرفتن.
۱۱٫    بهترین مشتریان شما چه کسانی‌اند؟ سعی کنید این گروه هدف اصلی تبلیغات شما باشند.
۱۲٫    اگر بتوانید از یک رویداد ورزشی، فرهنگی، و … حمایت مالی کنید، شهرت قابل قبولی بدست خواهید آورده که باعث جذب مشتریان جدید خواهد شد.
۱۳٫     کسب‌وکارهای کوچک معمولاً نمی‌توانند از عهده‌ی هزینه‌ی تبلیغات اشباع برآیند. بنابراین، در انتخاب رسانه‌هایی که در آنها آگهی می‌دهید، دقت کنید.
۱۴٫    از رسانه‌ای که انتخاب می‌کنید به بهترین شکل استفاده کنید. اگر پیام شما شفاهی است، پس نیازی به تلویزیون نخواهد داشت. صرفاً از رادیو، بیلبورد ، و روزنامه‌ها استفاده کنید.
۱۵٫     ارسال نامه‌ی مستقیم را فراموش نکنید. بررسی‌ها نشان می‌دهد که اگر قبل از تماس مشتری نامه به همراه یک بروشور برای وی بفرستید. میزان فروش شما افزایش خواهد یافت.
۱۶٫    سعی کنید آگهی شکلی روایی داشته باشد. در این حالت آگهی شبیه خبرهای روزنامه خواهد بود. حتماً تیتر جذابی برای آن انتخاب کنید تا خوانندگان آن به طرز قابل ملاحظه‌ای افزایش یابد.
۱۷٫    از لحاظ هزینه‌ی تبلیغات نمی‌توانید با شرکت‌های بزرگ رقابت کنید اما می‌توانید با استفاده از ایده‌های شگفت‌انگیز (مانند نمونه‌ی اویس) و نیز عناصر مختلف مانند رنگ، موسیقی، شعار  و طنز مشتریان بیش‌تری جذب کنید.
۱۸٫     در تبلیغات خود کلیدگذاری کنید. سعی کنید بفهمید مشتریان چگونه شما را پیدا کرده‌اند. به عنوان مثال، روی کوپن‌های تخفیف کدی قرار دهید که نشان دهد مربوط به آگهی در کدام روز و کدام نشریه است. یا می‌توانید از مشتری بخواهید تبلیغ شما را توضیح دهد تا به او تخفیف دهید.
۱۹٫     در طول سال ممکن است شرایطی پیش بیاید که نیاز بیش‌تری به تبلیغات داشته باشید. بدین منظور همواره مقداری بودجه برای این شرایط کنار بگذارید.
۲۰٫    همواره بیشتر از آنچه به مشتری تعهد کرده‌اید و نیز بیشتر از آنچه او انتظار دارد به او بدهید.


منبع:academymarketing
  • geek

بیشتر کارآفرینان فکر تاسیس شرکت میلیارد دلاری خود را در ذهن می‌پرورانند، ولی یکی از بهترین راه‌ها برای ساختن یک شرکت بزرگ، ساختن شرکتی کوچک و بزرگ کردن تدریجی آن است.


تمامی ‌امید‌ها و خیال‌ها در جهان شما را به هیچ عنوان به خروجی رسیدن به میلیارد دلارتان نزدیک نخواهد کرد. در واقع، عزم کردن جزم برای خلق یک استارتاپ میلیارد دلاری بزرگترین اشتباهی است که می‌توانید مرتکب شوید.

 

«گری چو»، از مربیان مدرسه هنرهای تجسمی در نیویورک به مردم آموزش می‌دهد که چگونه استارتاپ‌های خود را با رویکردی کاملاً متفاوت شروع کنند. درسی که وی تدریس می‌کند با عنوان «طراحی کارآفرینی» سیلابسی نامتعارف دارد: زمان و انرژی خود را صرف ایجاد برنامه‌ها و طرح‌ها و نقشه‌ها برای شرکت میلیارد دلاری خود نکنید. یک شرکت یک هزار دلاری واقعی خلق کنید که به نحوی پی‌درپی و پایا کسب درآمد کند.

 

با ایجاد یک استارتاپ 1000 دلاری، شما سه درس اساسی را می‌آموزید.

 

  1. می‌توانید از لحاظ مالی کاملاً خودکفا شوید

وقتی برای درآمد به یک کار روزانه، و یا برای حفظ کسب‌وکار خود روی سرمایه‌گذاران وابسته اید، تمرکزتان را ذاتاً از دست می‌دهید. استقلال و خلاقیت شما تا حد زیادی توسط زمان و خواسته‌های دیگران محدود می‌شود. در نهایت، برای رفتن به هر جهتی مجبور خواهید بود از خود بگذرید.

خودکفایی شما را از قیدوبند این محدودیت‌های خارجی رها می‌کند، و نخستین گام برای خودکفایی این است که استارتاپ شما به «سوددهی ریمن» (یعنی اینکه میزان کسب درآمد یک استارتاپ  تنها به اندازه‌ای باشد که مخارج زندگی موسس را تامین کند) برسد. توانایی شما در پرداخت اجاره‌ها از طریق استارتاپ جدید این حس را به شما القا می‌کند که توانسته‌اید از لانه خارج شده و به تنهایی پرواز کردن را شروع کنید، و این دو حس همزمان ترس و شعف است که شما را به جلو می‌راند.

 

  1. برای ایجاد یک کسب‌وکار به چه چیزهایی نیاز دارید

این حقیقت که رسیدن به درآمد پایستار 1000 دلاری برای شرکت من یعنی iDoneThis زمانبر بود، به طرز باورنکردنی‌ای اعصاب‌ و روانم را خرد می‌کرد. ولی به محض اینکه به این نقطه عطف رسیدیم، متوجه شدم که تمامی انتظارها و زحمات ما تلف نشده است. در طی این دوره، متوجه شدیم که چگونه چیزی را بسازیم که مردم می‌خواهند و اینکه چگونه آن را به دستشان برسانیم.

 

اگر روی خلق شرکت میلیارد دلاری خود متمرکز شوید، احتمال زیاد به بیراهه‌ها هدایت شده و به جای اینکه انرژی خود را صرف کسب نخستین 10 دلاری بکنید فوراً جذب وعده و وعید پول سرمایه‌گذارها خواهید شد. مشکل این است که جذب سرمایه و سرمایه‌گذار بسیار متفاوت از اداره‌ی و پیشبرد یک شرکت است. بسیاری از کارآفرینان را دیده‌ام که با جذب سرمایه‌های میلیون دلاری سروصدای زیادی کرده ولی هنگامی که نوبت به ایجاد یک کسب‌وکار رسیده است کاملاً شکست خورده‌اند.

 

فوت و فن کارها را به خوبی فراگیرید و یاد بگیرید که چگونه به نحوی موفق کسب‌وکار خود را بسازید بدون اینکه میلیون‌ها دلار پول سرمایه‌گذار را در دست خود داشته و آن را در معرض خطر قرار دهید. این امر تجربه، قابل‌اتکا بودن، و شایستگی لازم را به شما خواهد داد.

 

  1. این شرکت 1000 دلاری ممکن است بزرگتر از آن چیزی باشد که ابتدا فکر می‌کردید

تفکر درباره‌ی مفاهیم میلیارد دلاری بزرگ در واقع یک محدودیت است، زیرا که معمولاً به ایده‌های بدی منجر می‌شود. سرمایه‌گذار و کارآفرین مشهور Y Combinator «پل گراهام» عقیده دارد که بهترین ایده‌ها چیزهایی هستند که وی به آن «اسباب‌بازی» می‌گوید، یا ایده‌هایی که شما آن‌ها را نادیده می‌گیرید چونکه فکر نمی‌کنید یک فرصت یک میلیارد دلاری باشند.

 

همانطور که می‌بینید، مردم تمایل دارند برای سادگی پول خرج کنند. زمان خود را صرف این کنید که ایجاد یک استارتاپ قابل توسعه دقیقاً مستلزم چه چیزهایی است و با این روش احتمال خود را برای یافتن موفقیت با گروه‌های وسیعتری از مشتریان افزایش دهید.

 

و این در نهایت به ترفند خارق‌العاده‌ی ما منتج می‌شود: یکی از بهترین راه‌ها برای ساختن چیزی بزرگ، ساختن چیزی کوچک و بزرگ کردن تدریجی آن است.

 

 

خب، حال چگونه یک استارتاپ 1000 دلاری بسازیم؟

این‌ها درس‌ها و تجربیاتی است که خودم از استارتاپ 1000 دلاری‌ام کسب کرده‌ام:

 

روی یک گزاره‌ی ارزشی ساده تمرکز کنید. مزیتی که به عنوان یک شرکت کوچک دارید تمرکز تمام و کمال است. یک نقطه از درد و یک بخش واحد از بازار را انتخاب کرده، و برایشان راهکار ارائه دهید.

 

برای کسب‌وکار 1000 دلاری خودم، iDoneThis، محصول آنقدر ساده بود که مردم به من می‌خندیدند و فکر هم نمی‌کردند که کسی برای این ایده پولی بپردازد – و اینگونه بود که فهمیدم روی چیز خوبی دست گذاشته‌ام.

 

قبل از اینکه بسازید بفروشید. رسیدن به درآمد پایای 1000 دلاری یعنی با نهایت سرعت ممکن یاد بگیرید که مشتریان چه می‌خواهند و برای چه چیزی حاضرند پول بدهند.

 

Zirtual که یک سرویس دستیار شخصی مجازی است، قبل از اینکه حتی یک تکه از فناوری واقعی بسازد درآمد آغازین خود را به هزاران دلار رسانید. موسس آن «مارن کیت داناوان» شرکت خود را روی صفحات‌گسترده، جدول‌ها، فرم‌های گوگل، و توسعه‌دهندگان وب به پیش برد. قبل از تولید بفروشید تا بدانید که آیا همان چیزی را می‌سازید که مردم می‌خواهند یا خیر و بدین صورت ماه‌های زیادی صرف تولید محصولی نخواهید کرد که فقط خودتان آن را می‌خواهید و نه کسی دیگر.

 

حداقل قیمت ممکن را روی محصول بگذارید. به راحتی ممکن است در دام بحث‌های طولانی و بی سرانجام در مورد قیمت گذاری بیافتید – ولی نتیجه این امر تنها امروز فردا کردن و تعلل بی مورد است. این چیزها مهم نیستند زیرا همیشه قابل تنظیم کردن هستند.

 

یک برنامه‌ی حداقل قیمت‌گذاری را دنبال کنید – ممکن است از همان ابتدا درآمد زیادی کسب نکنید ولی این یک واقعیت ساده و حیاتی است که قبل از پیشروی باید آن را یاد بگیرید. نباید از اینکه یک استارتاپ 1000 دلاری را شروع می‌کنید خجالت‌زده شوید – بهتر است که با یک شرکت کوچک به موفقیت رسید تا اینکه به سرعت رشد کرده ولی مخاطبین خود را سرخورده کنید.

 

پس... آمادگی این را دارید که کارها را پیش ببرید... به آرامی؟


منبع:کاریا

  • geek