زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رازهای موفقیت» ثبت شده است

بسیاری از افراد در مورد چگونگی رسیدن به موفقیت سردرگم هستند. آنها استعداد رسیدن به آنچه خواهان آن هستند را دارند اما اغلب تلاش خود را بر روی اهداف سطحی مانند شهرت و ثروت متمرکز می‌کنند. در ادامه نکاتی ارائه می‌شود که به شما می‌گویند چگونه می‌توانید در صنعت خود بهترین باشید:

۱- درگیر شوید.
درگیری ذهنی از زمان تصمیم‌گیری در مورد رویایتان آغاز می‌شود. برای دانستن همه چیز در مورد حرفه خود کمک بگیرید، مهارت‌های جدید بیاموزید، استعدادهای نهفته خود را پرورش دهید، بر خودآموزی متمرکز شوید، تحقیق کنید، در دوره‌های آموزشی نام نویسی کنید، به دیگران الهام ببخشید و برای ملاقات با دیگران از مسیر عادی خود خارج شوید. شخص اول متخصص در حرفه خود شوید، در این صورت افراد ابتدا در مورد شما صحبت خواهند کرد.

درگیری‌های ذهنی شدید خود را بیرحمانه دنبال کنید.” – فرانتز کافکا

۲- استثنا باشید.
هر روز بهترین کار خود را انجام دهید و افراد را با بهترین توانایی خود آشنا سازید. افراد موفق به طور هوشمندانه‌ای می‌خواهند در زندگی دیگران تغییر ایجاد کنند و بهترین خدمات را برای حل مشکلات عرضه می‌کنند. هر آنچه انجام می‌دهید باید در بالاترین حد استاندارد باشد.

عذر و بهانه‌ای وجود ندارد – کسی به خستگی، بیماری، مسائل شخصی و یا نرفتن به مرخصی به مدت دو سال در مورد شما اهمیت نمی‌دهد. با آن رو‌به‌رو شوید! ذهن و جسم خود را به بهترین حالت تقویت کنید. هر روز را طوری سپری کنید که انگار آخرین روز شماست.

۳- برای حضور طولانی مدت برنامه‌ریزی کنید.
بردباری و استقامت، شما را در بازی نگاه می‌دارند. استراتژی و اهداف خود را بنویسید و برنامه یک ساله تنظیم کنید. بطور سالانه، هفتگی، ماهانه و روزانه قرار است چه کارهایی انجام دهید. بر سه اولویت روزانه که بیشترین تأثیر را دارند تمرکز کنید.

در حالیکه بر زمان حال متمرکز شده‌اید، برای آینده نیز برنامه‌ریزی کنید. به یاد داشته باشید هیچ کس یک شبه به موفقیت نرسیده است.

۴- خاموش کردن جهان را بیاموزید.
ایمیل‌های غیر ضروری را حذف کنید، رسانه اجتماعی را محدود کنید، از درام‌های خانوادگی دوری کنید و مناسبت‌های اجتماعی را کاهش دهید. برای بهترین بودن باید چیزهای زیادی را فدا کنید. با وجود تمام اختلالات در دنیای امروزی، باید مهارت نادیده گرفتن را یاد بگیرید. اگر برای این کار آمادگی ندارید، حد وسط بودن بهترین دوست شما خواهد بود.

زمانیکه که درگیر کار خود شوید، بقیه دنیا ناپدید می‌شود؛ شما در جریان کاری که دوست دارید بدون در نظر گرفتن مادیات هستید. همین حالا برای کنار گذاشتن چیزهای غیر ضروری در زندگی اقدام کنید.

۵- به خود اعتماد کنید.
اعتماد کردن به خود را بیاموزید. افراد در پند دادن به دیگران برای انجام کارها، انجام ندادن کارها و چگونه زندگی کردن بسیار زیرک هستند. این سریع‌ترین راه به سمت سردرگمی و ناراحتی است. آنچه برایتان خوب است را بدانید، هر چه بیشتر به خود اعتماد کنید آسانتر می‌توانید تصمیم‌ بگیرید و علایق خود را انتخاب کنید.

برای متمرکز شدن، دلایل شروع کار را به یاد آورید. از خود بپرسید: بزرگترین هدفت در زندگی چیست؟ شما بهتر از هر کس می‌دانید که چه چیزی برایتان خوب است! این بدان معنا نیست که عاری از اشتباه خواهید بود. کلید موفقیت، ادامه دادن است – حرکت، انرژی است و حرکت بیشتری را ایجاد می‌کند.

۶- چگونه زندگی کردن را بدانید.
راه‌های بسیاری برای رسیدن به آنچه می‌خواهید وجود دارد. می‌توانید با کار تمام وقت و پاره وقت به اهداف خود برسید. رها کردن شغل برای تمرکز بر کسب‌وکار به طور خودکار موفقیت به وجود نمی‌آورد و به این معنا نیست که تأثیرگذاری بیشتری ایجاد می‌کنید. عمل درست را انتخاب کنید.

“باید قوانین بازی را بیاموزید. در آن صورت بهتر از کس دیگر قادر به بازی هستید.” – آلبرت انیشتین

در این جا ۶ روش برای بهترین بودن در هر حرفه‌ای را مشاهده کردید. به قدم‌هایی که امروز می‌توانید برای بهترین بودن بردارید، تغییراتی که می‌توانید ایجاد کنید، آنچه برای بازبینی استراتژی نیاز دارید، اعتماد کردن به خود، و یا وقت گذراندن بیشتر برای شبکه‌سازی فکر کنید. قلم و کاغذی بردارید و کارهایی که می‌توانید برای ایجاد سالی فوق العاده جذاب انجام دهید را یادداشت کنید.

منبع:پونیشا
  • geek

زامارین محصولی جهت طراحی و توسعه نرم افزارهای موبایل (اندروید – ای او اس – ویندوز وفن) بر روی بستر دات نت می باشد.این نرم افزار بسیار شگفت انگیز است بخاطر اینکه با کمی دانستن دات نت میتوانید برنامه های سازگار با سیتم عامل های موبایل نظیر اندروید و ای او اس بپردازید که کاملآ منطبق با الزامات گوگل پلی و اپل استور می باشد.
اخیرآ تیم فنی و فروش ماکروسافت و زامارین با هم همکاری جهانی شروع کردند که این امکان را میدهد تا  نرم افزار ویژوال استادیو هم بتوان از تمام امکانات نرم افزار زامارین بهرمند شود و این ادغام روز به روز بیشتر خواهد شد و این خبر بسیار خوشحال کننده برای افرادیست که برنامه های خود را با ویژوال استادیو می نوشتند و از توانایی های این نرم افزار قدرتمند آگاهند.

در اینجا به شرح ۵ دلیل جهت استفاده از زامارین برای توسعه برنامه های Android و Ios می پردازم

  1. یادگیری سریع (Less to learn)  : برای تبدیل شدن به یک برنامه نویس موبایل نیازمند یادگیری مسائل زیادی همچون  چرخه عمر فرایندها ، هنجارهای UI ، اطلاعاتی در مورد SDK و مسائل غیره زیادی می باشیم  به همین علت  اضافه کردن یک زبان برنامه نویسی جدید به لیست زبانهای ما بسیار وقت گیر می باشد و با چالش های زیادی همراه است اگر شما تجربه کار با سی شارپ دانت را داشته باشد براحتی میتوانید از امکانات در طراحی برنامه موبایل خود در کمترین زمان ممکن بپردازید و این یعنی پیمودن راه با سرعت بسیار بیشتر. ویا حتی شما یه توسعه دهنده دانت نیستید هم زامارین این امکان را به شما میدهد تا در سریعترین زمان بتوانید برنامه خود را برای سیتم عامل های Andriod یا Ios بنویسید بدونه اینکه نیاز داشته باشید وقت خود را صرف یادگیری هر کدام  از برنامه ها و شرایط ویژه محیط هر کدام کنید و این  از قابلیتهای برنامه های چندسکویی (cross-platform) می باشد. با استفاده از زامارین شما فقط نیاز به دانستن یک زبان برنامه نویسی و یک هسته که مجموعه ای از کلاس های دو سیستم عامل خواهید داشت و این یعنی صرف زمان کمتر.
  2. بدون محدودیت (No limits) : این یکی از جالبترین ویژگی های Xamarin می باشد که شما را مجبور به امتحان این اشتراک ها نخواهد کرد و شما در طراحی و توسعه برنامه های انروید همان حس و حال طراحی برنامه اندروید را خواهید داشت و هم در طراحی برنامه های Ios همان حس و حال . بعضی از ابزار نرم افزارهای چندسکویی تلاش زیادی جهت مخفی نمودن ویژگی های دیگر پلتفرما می کنند که این حس و حال را به برنامه های خارجی منتقل نسازند ولی Xamarin کاری غیر از این را انجام می دهد و این است که زامارین پذیرای ویژگی های منحصر به فرد هر پلتفرم است و این یعنی یه حس جدید که هر برنامه نویسی جهت رهایی از تکرار و حس های تکراری به آن نیاز خواهد داشت. علاوه بر کلاسهای استاندارد دات نت شامل کلاسهای خاص ios  و کلاس های خاص سیستم هامل اندروید می باشد که هر کدام خصوصیات منحصر به  فرد خاص خود را دارا می باشد. ترکیبی از کلاس های دانت و کلاسهای منحصر به فرد پلتفرم خاص اجازه می هد تا برنامه های کاربری با استفاده از ویژگی های خاص آن پلتفرم به اشتراک گذاشته شود و این یعنی همه چیز در دسترس شما و میتوانید برنامه های خود را بدونه هیچ محدودیتی نسبت به آن پلتفرم ایجاد نمایید.
  3. انتقال سریع تر به بازار (Faster time-to-market) : ابزار زامارین این اجازه را به ما میدهد که یک بار منطق برنامه خود را پیاده و برای هر نوع پلتفرمی شامل (اندروید ، آی او اس ، ویندوزفون)  به اشتراک بگذاریم و این کار و مقایسه در محیط های بومی (native) یک بار در محیط جاوا برای پلتفرم اندروید و یک بار در محیط Objective-C برای آی او اس انجام می گیرد و بر عهده native ها می باشد. به عبارت ساده تر با استفاده از محیط توسعه محلی هر پلتفرم مستلزم نوشتن کدهای مربوط به آن پلتفرم می باشد و این یعنی نوشتن کدهای بیشتر. در حالی Xamarin این امکان را میدهد تا وقت خود را صرف ساخت ویژگی های برنامه خود کنیم و از نوشتتن کدهای بیشتر پرهیز کنیم و این یعنی زمان سریع تر در رسیدن به هدف و انتشار برنامه. توجه داشته باشد در مورد مسئله انتقال سریع تر به بازار زامارین قطعآ زمان را کاهش خواهد داد اما این تصور برای شما بوجود نیاید که زمان طراحی به نصف خواهد رسید بلکه باید یک سری کد و UI برای تک تک پلتفرمهای خاص برای تعامل همراه با ویژگی های منحصر به فرد آن پلتفرم ایجاد شود.
  4. اشکالات کمتر (Fewer bugs) : یکی از اولین دلایل استفاده از زامارین این است که این ابزار باعث بوجود آمدن اشکالات کمتر خواهد شد و این دلیل سریع تر فراهم شدن زمان انتقال برنامه به بازار است . به عنوان قاعده کلی در برنامه نویسی یادمان باشد هر چقدر کد کمتری بنویسیم به خطای کمتری برخورد خواهیم کرد و خطایابی کمتر صرفه جویی در زمان است. زامارین نیز با ارائه ابزارهای خطایابی در جهت کاهش خطا گام برداشته است و دیگر نیاز به نوشتن دو مجموعه از آزمون تست که تا حد زیادی تکراری می باشد نخواهیم بود ما میتوانیم یک واحد و مجموعه کاملتر وجامع تر از کدهای اعتبار سنجی برای هر دو سیستم عمل داشته باشیم.
  5. برای شروع یادگیری زامارین بر روی این لینک کلیک کنید
  • geek

رازی که هرگز در مدرسه و دانشگاه به شما آموزش داده نمی‌شود.


اصل دو یا سه برابر کردن درآمد کنونی‌تان بسیار ساده است، اما درک کامل و پیاده‌سازی این اصل به کمی تغییر در طرز فکر و نگرش شما احتیاج دارد. خبر خوب این که به محض درک کامل این اصل یگانه و تأثیرگذار، با اینکه ساعات کاری‌تان مشابه قبل یا حتی کم‌تر از قبل است اما تمام محدودیت‌هایی که خواسته یا ناخواسته بر درآمد خود اعمال کرده‌اید از بین خواهد رفت.


بگذارید این طور فرض کنیم که درآمد کنونی شما ۵ میلیون تومان در ماه است و می‌خواهید آن را دو برابر کنید. واقعاً چقدر احتمال دارد سری به بازار کار بزنید و شغلی با درآمد ۱۰ میلیون تومان در ماه پیدا کنید؟ حتی اگر شما خویش‌فرما یا مالک کسب و کار خودتان باشید که خدمات ویژه‌ای به مشتریانش ارائه می‌دهد باز هم جذب مشتری بیشتر و دو برابر کردن درآمدتان از طریق ارائه خدمات بیشتر و باکیفیت‌تر واقعاً سخت است.


چرا در حال حاضر درآمد شما محدود است


اگر شما هم مثل اکثر مردم باشید، احتمالاً زمان خود را با پول مبادله می‌کنید، یعنی برای ساعات مشخص و معلومی کار می‌کنید و نسبت به ساعات کاری خود حقوق و دستمزد دریافت می‌کنید. فرقی هم نمی‌کند شما سرایدار یا مدیرعامل یک شرکت باشید، به هر حال درآمد شما به حضور شما در محل کار و اختصاص ساعات مشخصی در روز به کارتان بستگی دارد.


درآمد کنونی شما با عوامل زیر محدود شده است …


تعداد ساعتی که کار می‌کنید.


مقدار ارزشی که تولید می‌کنید و متناسب با آن حقوق دریافت می‌کنید.


چطور ارزش خود را افزایش دهیم


حتی اگر ساعات کاری سرایدار و مدیرعامل شرکت یکسان باشد، باز هم همه‌ی ما به خوبی می‌دانیم مدیرعامل شرکت حقوق بیشتری دریافت خواهد کرد، چون ارزش بیشتری برای شرکت تولید می‌کند. این که بخواهید برای افزایش درآمدتان ساعات کاری خود را دو یا سه برابر کنید نتیجه‌ای جز خستگی و ناامیدی به دست نخواهید آورد… شاه کلید دو یا سه برابر کردن درآمد افزایش ارزش تولیدی است؛ بنابراین اگر می‌خواهید درآمد خود را سه برابر کنید ارزش خود را افزایش دهید.


برای برخی  افراد، این افزایش ارزش به معنای بازگشت به دانشگاه و گرفتن مدرک فوق‌لیسانس یا دکترا است و برای برخی  دیگر به معنای گذراندن دوره‌های آموزشی فوق‌العاده است… و مطمئناً این کارها به افزایش درآمد شما کمک خواهد کرد. به هر حال مگر اینکه سطح تحصیلات و آموزش و تجارب خود را به نحو چشم‌گیری تغییر دهید وگرنه پیدا کردن شغلی که حقوقش دو یا سه برابر درآمد شما از شغل قبلی‌تان باشد بسیار بعید است.


برای دو یا سه برابر کردن درآمدتان باید به یک سؤال مهم پاسخ دهید…


چرا مدیرعامل شرکت بیشترین حقوق را دریافت می‌کند؟


این مورد به اصل کلیدی این مقاله اشاره می‌کند که تمام محدودیت‌های موجود بر روی درآمد کنونی‌تان را از بین می‌برد و آن اصل این است…


اهرم – توانایی انجام کار بیشتر در زمان کمتر.


مدیرعامل و سرایدار هر دو به خاطر نتایج تولیدی‌شان حقوق دریافت می‌کنند. با این حال، از آنجا که مدیرعامل با شیوه به کار بردن اهرم آشناست و از آن به خوبی استفاده می‌کند مسلماً در مقایسه با سرایدار نتایج باارزش‌تری تولید خواهد کرد. مدیرعامل‌ها، کل یک شرکت و نتایج تولیدی‌اش را کنترل می‌کنند در حالی که یک سرایدار فقط نتایج سخت‌کوشی خودش را کنترل می‌کند.


پول و مردم هر دو می‌توانند به عنوان اهرم استفاده شوند. مدیرعامل‌ها در مقایسه با زمانی که خودشان مجبورند همه‌ی کارها را به تنهایی انجام دهند می‌توانند با اهرم کردن سرمایه شرکت (پول) و کارکنان (مردم) نتایج خیلی بزرگ‌تری ایجاد کنند.


چطور می‌توانیم این اصل را بر روی درآمد کنونی‌مان اعمال کنیم


اگر می‌خواهید درآمد خود را دو یا سه برابر کنید باید اهرم‌های بیشتری ایجاد کنید. اگر به ساختار یک شرکت نگاهی بی اندازید، متوجه خواهید شد که کارمندان کمترین حقوق را دریافت می‌کنند و مدیران میانی سازمان یک پله بالاتر از کارمندان هستند و به همین دلیل حقوق بیشتری دریافت می‌کنند. علت اصلی حقوق بیشتر مدیران میانی این است که این مدیران به جای این که  خودشان به تنهایی تمام کارها و وظایف را انجام دهند از اهرمی به نام کارمندان برای تولید نتایج بیشتر، باکیفیت‌تر و باارزش‌تر استفاده می‌کنند.


و این روند در کل ساختار یک شرکت تکرار می‌شود. معاون مدیرعامل درآمد بیشتری دارد چون از چند مدیر میانی در سازمان به عنوان اهرم استفاده می‌کند و مدیرعامل شرکت درآمدش از سه گروه قبلی بیشتر است چون از چند معاون مدیرعامل به عنوان اهرم استفاده می‌کند و در نهایت مدیرکل شرکت یا سازمان بیشترین حقوق را دریافت می‌کند چون از همه‌ی افراد مجموعه‌ی خود به عنوان اهرم استفاده می‌کند.


بنابراین یکی از راه‌های دو یا سه برابر کردن درآمد کنونی‌تان افزایش اعتبار و رنک خود در ساختار سازمانی است، فقط با افزایش کیفیت خروجی مسئولیت‌ها و وظایف کنونی‌تان نمی‌توانید به این مهم دست یابید اما اگر هم زمان با یافتن فرصت‌هایی برای پیشرفت در سازمان، مهارت‌های مدیریتی و رهبری خود را توسعه و بهبود دهید شانستان برای افزایش رتبه در شرکت بیشتر خواهد شد.


خطر صعود از نردبان ترقی در شرکت


صعود از نردبان ترقی در شرکت چندان روش هوشمندانه‌ای نیست چون با اینکه هیچ کار اشتباهی انجام نداده‌اید اما باز هم ممکن است که  از دیگران عقب بی افتید و یا کنار گذاشته شوید. راه عاقلانه‌تر برای استفاده از اهرم این است که نگاهی به بیرون از سازمان و شغل کنونی‌تان بی اندازید و وقتی را برای راه‌اندازی کسب و کار شخصی و یا رشد سرمایه‌گذاری‌هایتان اختصاص دهید.


وقتی عمیقاً در مورد روش دوم فکر کنید متوجه خواهید شد که همین الان هم افرادی هستند که درآمدشان بیشتر از مدیرعامل یا حتی مدیرکل یک شرکت است. این افراد معمولاً صاحبان کسب و کارها و یا سهام‌داران یک شرکت سهامی عام هستند. این افراد باهوش بدون اینکه سری به شرکت بزنند و درگیر جزئیات هدایت و کنترل شرکت شوند از همه افراد شرکت به ویژه مدیرعامل‌ها به عنوان اهرم استفاده می‌کنند و برای خود یک درآمد فوق‌العاده ایجاد می‌کنند.


با رشد کسب و کار شخصی‌تان، به تدریج می‌توانید به جایگاه مدیرعامل و صاحب کسب و کار دست یابید. با پیروی از این روش، شما سیستمی کارآمد ساخته‌اید که از پول و زمان مردم دیگر برای تولید نتایجی فوق‌العاده استفاده می‌کند که به تنهایی حتی نمی‌توانستید به ۱ درصد از این نتایج هم دست یابید. برای کسب اهرم مالی و تقویت آن باید درآمد خود از محل کسب و کارتان را در املاک و مستغلات و بازار سهام سرمایه‌گذاری کنید.


چطور می‌توانیم واقعاً درآمد خود را دو یا سه برابر کنیم


اگر واقعاً می‌خواهید درآمد خود را به نحو چشم‌گیری افزایش دهید، باید با شیوه به کار بردن اهرم و افزایش و تقویت آن آشنا شوید. مطمئناً روند استفاده از اهرم فرآیندی یک شبه و زود بازده نیست، اگر می‌خواهید از این روند نتایج خارق‌العاده‌ای به دست آورید باید مهارت‌های خود را افزایش دهید و برای کسب نتایج بیشتر دست به کار شوید. به هر حال هر چه زودتر شروع کنید … نتایج هم زودتر پدیدار خواهند شد.


ده سال بعد، قطعاً حقوق شما افزایش یافته است اما بنده تضمین می‌کنم که هرگز نمی‌توانید درآمدتان را از طریق شغل کنونی‌تان دو یا سه برابر کنید. با این حال می‌توانید در طول این ده سال از اوقات فراغت خود استفاده کنید و با راه‌اندازی کسب و کارها، سرمایه‌گذاری در بازار سهام، بازار سکه و طلا و املاک و مستغلات درآمد خود را دو یا سه برابر کنید.


در پایان روز دو نوع انسان در این دنیا وجود دارند…


آن‌هایی که اهرم شده‌اند و افرادی که اهرم ساخته‌اند.


اینکه جزء کدام گروه باشید به خودتان بستگی دارد.


  • geek


موفقیت چیست؟


درباره ی «موفقیت» از جهات گوناگون اظهار نظر های متفاوت و فراوانی شده است. اما هیچ یک از این اظهار نظر ها مطلق و 

به طور صد درصد قابل استناد نبوده است. موفقیت، همیشه در رابطه با افراد و اعمال آنها مطرح بوده است و به عبارت ساده می 

توان گفت: در جنبه های مختلف سبقت گرفتن انسان از افراد هم سطح را در اصطلح، موفقیت می نامند.

مثل در مسابقات ورزشی، تیمی که بر حریف هم سطح خود پیروز می شود، موفق شده است. در جهات شغلی و حرفه 

یی نیز دست یافتن به موقعیتی برتر را موفقیت نام می دهند. برای تبیین و تشریح جهات گوناگون موفقیت، مثال های فراوانی 

می توان عرضه کرد، ولی با این همه واژه ی موفقیت در اذهان همه ، به یک اندازه محبوب و ایده ال نیست. حتی کسانی

وجود دارند که موفقیت را از خانواده ی واژه های کثیف و ناخوش آیند به حساب می آورند.

در توضیح چنین نظری، جنبه های منفی موفقیت مورد توجه قرار می گیرد که بیشتر بر تفسیرهای عرضه شده از 

موفقیت متکی است. برای واضح تر شدن مقصود ذکر مثال هایی الزامی به نظر می رسد که شاید خالی از لطف هم نباشد:

تاریخ، حافظی امین برای نگهبانی از چنین موفقیتها و افراد موفقی است : وقتی آدولف هیتلر در فتنه ی عظیم جهانی

خود، میلیونها انسان را به خاک و خون می کشد، آیا می توان گفت به موفقیت دست یافته، حتی اگر درنهایت با آن وضع اسف

بار مغلوب نمی شد؟

به هر صورت، روند کار آدولف هیتلر، قبل از شکست در مقابل جبهه ی متفقین، سرشار از موفقیت قوای المان و در 

مجموع آرمان شخصی هیتلر بود. آیا موفقیت به این صورت می تواند مقبول واقع شود؟ این خود بحث جداگانه یی را طلب می

کند.

از دیدگاههای گوناگون و در سطوح مختلف، هیتلر تنها فردی نیست که به موفقیت رنگ و شکل دیگری داده است. 

چنگیز ها و نرون ها و... افراد فراوانی بوده اند که موفقیت حود را در سایه ی کشتار و فلاکت انسانها به دست آورده اند که نمی 

توان مفهوم متعالی موفقیت را به آن اطلاق کرد.

در شناساندن چهره ی دیگری از موفقیت که سعی بسیار شده تا کراهت آن از میان برود نقش آفرینان عرصه ی 

هنر تاثیری جادویی داشته اند.

فیلمسازی که شخصیتهای منفی را باتمام مهارت هنری و امکانات فنی تا درجه یی بال می برد که یک دزد یا قاتل 

در حد یک قهرمان جلوه می کند، از عوامل این تغییر مفهوم است.

ارائه تصویر ازچنین قهرمانانی تا حدی وسوسه انگیز صورت می گیرد که بر پاره ای از خوانندگان و بینندگان آثار 

هنری، تاثیری شدید و مخرب می گذارد. بیشتر افرادی که در اینگونه آثار به صورت «تیپ» ارائه می شوند کسانی هستند که

برای کامروایی شخصی بی نهایت خشن، بی گذشت و موفقیت طلب از آب در می آیند. اینان برای دست یافت به اهداف 

شخصی خود که بیشتر ارضاء کننده ی امیال مادی و شهوانی و موفقیت حرفه یی است، حتی از دوستان و خانواده های خود

میبرند در عرصه یی غیر معقول، از طریق انجام کارهای غیر معمول، به نتایجی خوشایند و وسوسه کننده دست می یابند

برای نتیجه گیری از چنین بحثی بهتر است موضوع را به این صورت دنبال کنیم که : «موفقیت» یک مسأله شخصی 

است و ازدیدگاههای مختلف، شکل های مختلف دارد.


در مفهوم متداول، موفقیت یعنی به خواست های خود رسیدن، ولی همه چیز در رسیدن به خواست های خود تمام نمی شود.

موفقیت وقتی می تواند دارای ارج و قیمت باشد که در رابطه با اجتماع و اشخاص، موثر واقع شود. درباره ی مفهوم

«موفقیت اجتماعی» بدون تردید بخث فو ق العاده دشوار و با ارزشی را باید مطرح کرد که صاحب نظران خبره قادر به ارائه آن

هستند. اما موضوع گفتنی دراین زمینه بهره ولی جامعه از حاصل موفقیت افراد است که می تواند ارزشی برای آن تعیین کند و 

بدان مفهوم بدهد.

موفقیتی که ادیسون و گراهام بل به دست می آورند، آنقدر با ارزش است که درمقابل آن، رقابت هایی که بیشتر نام

«موفقیت» به خود گرفته اند، رنگ می بازند. بسیاری از افراد «موفقیت» را با «رقابت» اشتباه می کنند، و هرگز به این نمی

اندیشند که اگر به هدف خود رسیدند چ‌،چه نتیجه ای عاید اجتماع می شود؟ اگر افراد پول پرست به بالترین حد خواست های

خود، که جمع آوری پول است، رسیدند، چه تاثیری مثبتی بر جامعه ی خود می گذارند؟


با چنین بینش و برداشتی باید گفت: موفقیت دارای یک مفهوم واقعی و مشخص نیست. زیرا مثل اگر از نظر من به 

دست آوردن پست ریاست فلان اداره موفقیت به حساب می آید،ممکن است همین امر از نظر شما خواست مذمومی باشد. حتی

اگر از شما بپرسند چه عامل ناخوشایندی در این خواست وجود دارد، شاید بگویید: رئیس الزاما مرئوس هم دارد. رئیس برای

پیشبرد مقاصد خود باید از زیر دستان خود کار بکشد و در جهت خواست های خود، آنها را به کار اندازد، و ما از اینکه کسانی به 

دیگران تحکم کند خوشمان نمی آید. مسلم ه ًا نمی توان گفت که این نظر نادرست است، همانطور که نمی توان گفت کاملا هم 

درست است


ادامه دارد......

  • geek

این شرکت های بزرگ چه کار می کنند که این همه موفق، قابل اعتماد و مشهور هستند و در سراسر دنیا میلیون ها کاربر و طرفدار دارند؟

برخی از این برندها شاید بیشترین فروش با گران ترین سهام را در زمینه کاری خود نداشته باشند اما به دلیل رابطه خوبی که با مشتری ها دارند و درک درستشان از نیازهای اصلی مشتری ها، در جایگاه برترین برندهای دنیا قرار گرفته اند و برای خود پادشاهی می کنند.

بیشترین تمرکز برندهای بزرگ روی ایجاد ارتباط احساسی با مشتری است.  این روش ردخور ندارد و همیشه خوب پاسخ داده است. وقتی این کار را انجام دهید، جاذبه بیشتر، تجارت پررنگ تر، رشد و درآمد بیشتر خواهید داشت.

در این مطلب تاکتیک های برندهای قابل اطمینان و مشهور آمریکایی را بیان کرده ایم که رابطه خوبی با مشتری ها دارند و می توانید از روش آنهابرای بهبود شغل خود بهره بگیرید.


1. شخصی سازی: آمازون

فروشگاه اینترنتی آمازون که از شیر مرغ تا جان آدمی‌زاد را به صورت آنلاین و با قیمت های مناسب می فروشد، یکی از قابل اطمینان ترین برندهای مطرح دنیا است. مشتری ها به این فروشگاه آنلاین اطمینان کامل دارند. دلیل این خوش‌نامی و اطمینان کامل مشتری ها به این سایت این است که محصولات متنوع، خرید راحت و تجربه ای عالی برای خرید آنلاین را در اختیار کاربر قرار می دهد.

این سایت با داشتن میلیون ها محصول، هر روز هفته به طور 24 ساعته کار می کند. همه محصولات – به ویژه در حوزه فناوری – مقاله های بررسی محصول یا اطلاعات دقیق و کامل دارند و کاربر می تواند پیش از خرید، همه اطلاعات لازم را کسب کند.

قیمت محصولات این سایت پایین و حمل خریدهای زیاد، رایگان هستند. خرید فقط با چند کلیک انجام و محصول خیلی سریع به مشتری تحویل داده می شود.
با اینکه این سایت بزرگ و محصولات اصولا باید غیر شخصی باشد اما آمازون در اقدامی جالب، با توجه به خریدهای پیشین مشتری ها، پیشنهادهای ویژه ای برای آنها دارد تا بتوانند خریدهای بهتری داشته باشند. کاربران همچنین می توانند از طریق پروفایل، بررسی ها، رتبه دادن به محصولات و ایجاد لیست ارتباط شخصی با برندها داشته باشند. یا نظرات و تحلیل های شخصی خود را بنویسند.


2. فروش خوشحالی و رضایت: کوکاکولا

احساس خنکی زیر تیغ آفتاب، حس تازگی و طراوت، مزه عالی زندگی معیارهای بزرگ ترین و مشهورترین کمپانی تولید نوشیدنی در دنیا هستند. این شعارها باعث شده اند این برند از همان روزهای نخست، مشتری های زیادی داشته باشد. شعار اصلی کوکاکولا طرح این سوال بوده است که : «چگونه می توان باعث ارتقا، توسعه و ایجاد رضایت شد؟» کوکاکولا، از طریق سایت های اجتماعی همچون فیس بوک این پیغام را  با مشتری های کنونی خود در میان می گذارد و ارتباط مستقیم با آنها دارد. این مساله به ساخت و تولید مزه های ترکیبی جدید و مورد علاقه مردم منجر می شود.

با صرف نظر از شکست محصول New Coke خود در دهه هشتاد میلادی، این کمپانی همیشه موفق بوده و مشتری های بی‌شماری در جهان داشته است. از نظر مدیران آن نیز تنها دلیل موفقیت آنها رضایت مشتری ها و لذت بردن آنها از نوشیدنی های این کمپانی است.


3. اجرایی کردن قول های خود: فدِکس (FedEx)

فدِکس یا همان فدرال اکسپرس یکی از خوش‌نام ترین شرکت های خدمات لجستیک در آمریکا است. این کمپانی، شهرت و آوازه خود را به خوش قولی ها و انجام دقیق و درست کارهایش مدیون است. علاوه بر خدمات صادقانه، این کمپانی کمپینی نیز به نام «ما درک می کنیم» دارد که باعث اعتماد بیشتر مردم با آن می شود. باید بدانید این کمپانی فقط کار حمل و نقل بسته ها و جعبه ها را به عهده ندارد، بلکه می داند محتویات این بسته ها برای صاحبانشان بسیار مهم است و به این موضوع نیز بسیار احترام می گذارد.

با برنامه های پاداش فردی و تعامل با مشتریان در سایت های اجتماعی، به طور مدام در جهت جلب اعتماد مشتری های خود فعالیت می کند.


4. نوآوری همیشگی: اپل

نخستین برند قدرتمند دنیا اپل است. این شرکت آمریکایی که در حوزه فناوری و وسایل الکترونیک فعالیت می کند از نظر اعتماد مردم به آن، در رتبه چهارم قرار دارد. وقتی اپل یک محصول جدید روانه بازار می کند، همه کاربران به کارکرد و ارزش آن اعتماد کامل دارند. اپل برند دهان پرکنی است و همه این شهرت و اعتماد را از نوآوری های خود به دست آورده است.

اپل همیشه در حال نوآوری و خلاقیت است. بزرگ ترین دستاورد این شرکت، فروشگاه اینترنتی آن یعنی Apple Store است. کاربران هر آنچه برای دستگاه های اپلی خود نیاز دارند را در این فروشگاه پیدا می کنند و این موضوع احساس خوبی به آنها می دهد.

فروشگاه های اپل نیز به گونه ای است که مشتری ها با اسکنرهای دستی کوچکی که به آنها داده می شود، می توانند در مورد قیمت و مشخصات محصول دلخواه اطلاعات لازم را کسب کنند و خیلی راحت خرید می کنند و لازم نیست در صف بایستند.

استیو جابز همیشه به دنبال مسایلی بود که برای اپل و مشتری ها مناسب و خوب باشد. تمرکز آنها روی همین مساله باعث طراحی و تولید محصولات بیشتر در زمینه های مختلف شده است به طوری که دیگر رقبا حتی به گرد پای آن هم نمی رسند


5. طراحی و تجربه: تارگِت

این طرز فکر که Target یک شرکت ارزان فروش است را باید کنار بگذارید. این کمپانی، یک شرکت خرده‌فروشی آمریکایی و دومین شرکت بزرگ خرده‌فروشی در ایالات متحده است. تبلیغات بسیار شیک این شرکت و همکاری با طراح های بزرگ دنیا باعث شده است تا مشتری ها اعتماد ویژه ای به آن داشته باشند. شرکت خرده‌فروشی تارگت تجربه خرید خوبی برای مشتری بر جا می گذارد. دلیل آن نیز برخورد بسیار عالی آنها با مشتری ها و قیمت های مناسب است که مردم بسیار از آن استقبال می کنند.

فروشگاه های تارگت به دلیل طراحی مناسب و گشت آسان در داخل آنها، این اطمینان را به مشتری می دهند که هر چه نیاز دارد را خیلی آسان پیدا خواهند کرد. همین مساله هم باعث می شود تا مشتری ها به این برند بیشتر از دیگر رقبا اطمینان داشته باشند.

مشتری های تارگت از توان کمپانی برای طراحی و تولید کالاهای مقرون به صرفه بسیار راضی و خرسند هستند. خود تارگت در این رابطه می گوید: هدف ما ارائه محصولات جایگزین برای محصولاتِ برندهای بسیار گران قیمت است.


منبع:جاده موفقیت

  • geek