زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

زندگی یک گیک

خاطرات مختصری از علایق یک گیک

پیوندهای روزانه

۷ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

یکی از سخت ترین تصمیمات در زمان راه اندازی یک استارت آپ انتخاب اسم است. انتخابی که هر کدام از ما که در مرحله شروع یک کار بودیم به نوعی سختی آن را چشیده ایم. روشی که معمولا افراد پیش می گیرند استفاده از فرهنگ لغات و دوستان صاحب نظر است تا اسمی در خور و متناسب با جنس کار پیدا کنند. اما آیا واقعا این حساسیت ضرورت دارد و اسم تا چه اندازه در موفقیت شما تاثیر دارد؟


اسم مناسب فاکتور موثری در رشد برند شما است و اگر توجه لازم را در زمان شروع استارت آپ به انتخاب اسم انجام نداده باشید در مراحل بعدی کار پشیمان خواهید شد. تا کنون دقت کرده اید که تعداد زیادی از هنرپیشگان و خوانندگان در زمان شروع فعالیت حرفه ای خود اسم خود را تغییر می دهند؟ آنها اولین انسان هایی بودند که اهمیت اسم مناسب در رشد تجارت خود را درک کرده اند.


در این مقاله کوتاه به سه اصل اولیه اما مهم پرداخته شده است که توجه به آنها برای اسم استارت آپ شما ضرورت محسوب می شود. ادامه مطلب را از دست ندهید.



۱. اسم شما بی آزار باشد

بهتر اسمی که انتخاب می کنید کاملا خنثی باشد. به یاد بماند و راحت تلفظ شود و البته هیچ حس منفی را در مخاطب به وجود نیاورد و با اسامی رقبا اشتباه گرفته نشود.


اسم شما قرار است خمیر سفالی باشد که شما به آن شکل و شخصیت می دهید و تعریف جدیدی را از آن کلمه به مخاطب ارایه می کنید. اسم شما قرار نیست بیانگر تمام عملکرد و فعالیت های شرکت شما باشد و بسیار بعید است که یک کلمه بتواند چنین معنایی را منتقل کند.


۲. اسمی که فقط مال شما باشد

در فضای راه اندازی استارت آپ ها رقابت بسیار شدید است اگر اسمی را انتخاب می کنید باید آن را از آن خود کنید. در دنیای امروز شما زمانی صاحب یک اسم هستید که آن اسم را در اینترنت هم در اختیار داشته باشید. تنها زمانی در این بازی رقابت برنده هستید که دامنه های اسم مورد نظرتان را عینا در اختیار داشته باشید. بهتر است پسوندهای مختلف آی آر، کام و… را ثبت کنید و تا جای امکان، دامنه های مشابه را نیز رزرو کنید. در زمان انتخاب نام دامنه از گروه های مختلف افراد بخواهید که اسم شما را بنویسند تا مطمئن شوید اسم شما توسط اکثریت افراد به یک شکل نوشته می شود. این مسئله در زمانی که لغات فارسی را به صورت فینگلیش می نویسیم زیاد پیش می آید که افراد یک کلمه را به شکل های متفاوتی می نویسند. 

۳. تصویر درستی از کار شما ارایه دهد

به قول معروف اسم شما باید به شما بیاید. شاید خیلی ابتدایی باشد ولی برای انتخاب اسم خوب به استارت آپی که می خواهید راه بیاندازید فکر کنید و با نگاه منطقی به ماهیت کار و مخاطبین اصلی ایده، اسم گذاری را انجام دهید. یک اسم و لوگوی فانتزی برای یک کار جدی مناسب نیست و در مقابل یک اسم خشک برای ایده ای با ماهیت سرگرمی و مخاطبین جوان تر مناسب نخواهد بود. 

اگر قصد ثبت شرکت در ایران را دارید خوب است بدانید که امکان ثبت اسامی تک کلمه ای وجود ندارد و برای عبور از مرحله تایید اسم، شما باید اسامی ترکیبی از چند کلمه را انتخاب کنید. اما این امکان وجود دارد که یک نام تجاری را برای استارت آپ خود در نظر بگیرید و موارد بالا را در انتخاب این نام تجاری لحاظ کنید. 

  • geek


در هنگام نوشتن یک برنامه در مواقعی بایستی مقداری را در یک مکان از سیستم کاربر ذخیره کنیم . انتخاب برنامه نویسان در این گونه موارد معمولا از بین سه گزینه ی زیر می باشد :

1- DataBase
2- فایل های INI
3- رجیستری ( تنها در برنامه نویسی برای سیستم های ویندوزی کاربرد دارد )



 

استفاده از DataBase : به منظور نگهداری تعداد زیادی از مقادیر ، بهترین گزینه است . همچنین در صورتی که پای امنیت اطلاعات ذخیره شده در میان است ، در انجام این روش شک نکنید . در این روش میتوانید از قابلیت Password Protection که در تمامی بانک های اطلاعاتی وجود دارد ، استفاده کنید .

استفاده از فایل های INI : در بعضی موارد هم میتوان از این روش استفاده کرد . البته این روش همراه با پیچیدگی و امنیت پایین میباشد .

استفاده از رجیستری : روشی که قصد توضیح آن را داریم ، همین روش است . این روش دارای امنیت نسبتا پایینی ست . پس امنیت اطلاعات خود را با این روش به خطر نیاندازید . البته میتوانید اطلاعات خود را به صورت Encrypt شده در رجیستری قرار دهید ( مثلا مواقعی که قصد ذخیره یک رمز عبور ، در یک برنامه ساده را دارید ) . یکی از مزایای این روش سادگی و راحتی آن است .

اگر موافق باشید ، به سراغ مراحل عملی کار برویم :

یک پروژه ی جدید سی شارپ باز کنید و اسم آن را Registry in CS بگذارید .

حالا وارد قسمت کد نویسی شده و Name Space زیر را در قسمت General تعریف کنید :

using Microsoft.Win32;

حالا میتوانید خیلی راحت در هر جایی از برنامتان از کلاس Registry استفاده کنید .

در قسمت زیر اجزای این کلاس را مورد بررسی قرار خواهیم داد :

1- Registry.ClassesRoot

از این قسمت میتوانید برای انجام عملیات مختلف بر روی شاخه HKEY_CLASSES_ROOT استفاده کنید .

چون متدها به صورت Alphabetic مرتب شده اند ، بنده هم آنها را به ترتیب توضیح میدهم . البته در یک مورد استثنا وجود دارد . آن هم متد OpenSubKey هست که باید در ابتدا توضیح بدهم ، چون تعداد زیادی از متدها به این متد وابستگی دارند .

1-1 : OpenSubKey

بوسیله این متد میتوانید یک زیر کلید را باز کنید . برای مثال به کد زیر دقت کنید :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

در این کد نکات زیادی وجود دارد .

خط اول : یک متغییر از نوع RegistryKey تعریف کردیم .

خط دوم : مقدار متغییر reg را که در بالا تعریف کرده بودیم ، برابر کلید بازشده ( GC ) قرار دادیم تا بتوانیم عملیات مورد نظر خود را روی کلید باز شده انجام دهیم .

البته اگر خواستید زیر کلیدهای بیشتری را باز کنید ، باید از کد زیر استفاده کنید :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GCClsid”,true);

 

در همان خط دوم یک کلمه true می بینید . شاید بپرسید این کلمه چه معنایی دارد ؟! این کلمه به برنامه میگوید که کاربر دسترسی به این کلید را تایید میکند ( در بعضی مواقع دسترسی باید تایید شود ) .

1- 2 : Close

این متد کلید قبلی را که توسط متد OpenSubKey باز شده بود ، میبندد . بهتر است بعد از هر بار که متد OpenSubKey را به کار میگیرید ، در پایان کارتان متد Close را اجرا کنید .

1- 3 : CreateSubKey

وظیفه این متد ساخت یک زیر کلید است . کد زیر را ببینید :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

reg.CreateSubKey(“NewSubKey”);

 

1- 4 : DeleteSubKey

اگر خواستید یک زیر کلید را حذف کنید ، میتوانید از این متد استفاده کنید . کد زیر همان کلید قبلی را که ساختیم پاک میکند :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

reg.DeleteSubKey(“NewSubKey”);

 

1- 5 : DeleteSubKeyTree

این متد یک کلید با تمام زیر کلیدهایش و مقادیر زیر مجموعه اش را پاک میکند :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

reg.DeleteSubKeyTree(“NewSubKey”);

1- 6 : DeleteValue

این متد هم که از نامش پیداست . پاک کردن یک مقدار کار این متد است . به کد زیر توجه کنید :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

reg.DeleteValue(“Your Value”);

1- 7 : Flush

خوب است در هر قسمتی که کارتان با رجیستری تمام شد ، یک بار این متد را فراخوانی کنید . البته متد Close کار این متد ( Flush ) را هم انجام خواهد داد .

Registry.ClassesRoot.Flush();

1- 8 : GetAccessControl

به MSDN مایکروسافت مراجعه کنید .

1- 9 : GetSubKeyName

با استفاده از این کد میتوانید زیر کلیدهای یک کلید رجیستری را بدست بیاورید . فقط قبل از اینکه کد زیر را اجرا کنید ، یک لیست باکس به فرمتان اضافه کنید و خاصیت Name آن را برابر با listBox قرار دهید :

RegistryKey Reg;

Reg = Registry.CurrentUser.OpenSubKey(“Software”);

//————-

foreach (string strSubKeysName in Reg.GetSubKeyNames())

{

listBox.Items.Add(strSubKeysName);

}

1- 10 : GetValue

این متد میتواند مقدار یک Value را برگرداند . کد زیر را ببینید :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

MessageBox.Show(reg.GetValue(“Your Value”).ToString());

1- 11 : GetValueKind

با این متد میتوانید نوع یک Value را دریافت کنید .

انواع Value عبارتنداز :

1- String

2- Binary

3- DWORD

4- Multi-String

5- Expandable

به این کد توجه کنید :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

MessageBox.Show(reg.GetValueKind(“Your Value”).ToString());

 

1- 12 : GetVlaueNames

با این کد هم میتوانید مقادیر موجود در یک کلید را بدست بیاورید . کد زیر :

RegistryKey Reg;

Reg = Registry.CurrentUser.OpenSubKey(“SoftwareMy APPSettings”);

//————-

foreach (string strSubKeysName in Reg.GetValueNames())

{

listBox1.Items.Add(strSubKeysName);

}

1- 13 : Name

این یکی هم مسیر جاری رجیستری را برمیگرداند :

RegistryKey reg;

reg = Registry.ClassesRoot.OpenSubKey(“GC”,true);

MessageBox.Show (reg.Name);

1- 14 : SetAccessControl

به MSDN مایکروسافت مراجعه کنید .

1- 15 : SetValue

بوسیله این متد میتوانید یک مقدار را در رجیستری بنویسید :

RegistryKey Reg;

Reg = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(“SOFTWARE”, true);

//————-

Reg.SetValue(“My Value”, “Program”,RegistryValueKind.String);

یک نکته در این کد وجود دارد . در خط سوم کدها آنجا که نوشته شده RegistryValueKind.String ، اینجا نوع متغییر تنظیم شده است . انواع متغیر ها را میتوانید در راهکار 1- 11 مشاهده کنید .

1- 16 : SubKeyCount

این یکی هم تعداد زیر کلیدهای یک کلید رجیستری را بازگشت خواهد داد :

RegistryKey Reg;

Reg = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(“SOFTWARE”, true);

//————-

MessageBox.Show(Reg.SubKeyCount.ToString());

1- 17 : ValueCount

و اما آخرین مورد . بوسیله این تابع میتوانید تعداد متغییرهای داخل یک کلید را بدست بیاورید .

RegistryKey Reg;

Reg = Registry.LocalMachine.OpenSubKey(“SOFTWARE”, true);

//————-

MessageBox.Show(Reg.ValueCount.ToString());

  • geek

در سورس کد زیر خواهید دید که چگونه میشود فایل ها را از سیستم خود کشیده و در لیست باکس فرم خود

رها کنید و فایل ها به آن اضافه شوند :



کد برنامه:

در کد فوق ، در تابع اول ، آدرس یا Filename فایل ها درون یک آرایه String ذخیره میشوند به لیست باکس

اضافه میشوند. اما قبل از آن تابع دوم باید ست شود . این تابع میگوید که هر نوع فایل از اکسپلورر ویندوز را

قبول کن.

در تابع دوم پارامتر DataFormat نوع فایل را برمیگرداند که FileDrop منظور نوع فایل ویندوزی است .


نکته : فقط خاصیت AllowDrop لیست باکس را باید True نمایید.


لینک دانلود سورس

private void listBox1_DragDrop(object sender, DragEventArgs e)
{
	string [] allfiles = (string[])e.Data.GetData(DataFormats.FileDrop,
 false); int n = allfiles.Length; for (int i = 0; i < n; i++) listBox1.Items.Add(allfiles[i]); } private void listBox1_DragEnter(object sender, DragEventArgs e) { if (e.Data.GetDataPresent(DataFormats.FileDrop)) e.Effect = DragDropEffects.All; else e.Effect = DragDropEffects.None; }
  • geek

متاسفانه یکی از بهترین سایت ها در زمینه عکس که من خودم همیشه ازش برای انتخاب تصاویرم استفاده میکنم فیلتر بود تا این که امروز تست کردم و خوشبختانه برای من دیگه این سایت فیلتر نبود. نمیدونم چقدر از فلیکر استفاده میکنین و تا چه حد باهاش آشنایی دارین، اما در ادامه نگاهی میندازیم به این سرویس بسیار کارامد و امیدواریم که این روند همینطور ادامه داشته باشه و شاهد باز شدن سرویس های کاربردی باشیم.

فلیکر سرویس آپلود و به اشتراک گذاری تصاویر هست که مدتی پیش توسط یاهو خریداری شد و بعد از تغییر ظاهرش، دوباره به روی اینترنت رفت. فلیکر امکانات خیلی جالبی داره و یکی از بهترین جاهایی هست که شما میتونین از دیدن تصاویر متفاوت لذت ببرین و عکس های زیبای خودتونو هم به اشتراک بذارین.

فلیکر یعنی هر عکسی که بخوای

بالا سمت راست، یه قسمت جستجو هست که حسابی جا خشک کرده و بدون اون فلیکر زیاد به درد نمیخوره. تو این قسمت فکر نمی کنم چیزی وجود داشته باشه که شما بنویسیدش و پیداش نکنین. هرروز که من مطلب جدیدی رو میخوام ارسال کنم، قبل از انتخاب تصاویر از خود مقاله اصلی و تقریبا همیشه برای انتخاب عکسای مطالب خودم، یه سری به فلیکر میزنم و با یه جستجوی کوچیک، تقریبا هرچیزی رو که میخوام پیدا میکنم. بذارید ببینیم چندتا عکس قشنگ از ایران توش پیدا میکنیم:

۱ ترابایت فضا

باورش سخته که سرویسی یک ترابایت فضا اونم از نوع رایگانش ارائه کنه، اما یاهو این کارو انجام داده و یک ترابایت فضای رایگان به شما داده تا تصاویرتونو آپلود کنین. آپلود تصاویر واقعا راحته و شما میتونین با گرفتن و انداختن عکساتون یا آپلود مستقیم تصاویرتونو به اشتراک بذارین.

عکسای صفحه اولش واقعا قشنگن

اصلا دوست دارم همینجوری برم صفحه اول فلیکر و از دیدن عکسا لذت ببرم. برای پایان هم پیشنهاد میکنم گاهی وقتا برین و یه چرخی توش بزنین :)

  • geek


هرچند همه میگن که زود بخوابید، به اندازه بخوابید و صبح هم زود بیدار بشین، اما هم من خوب میدونم هم شما که این حرفها دیگه این روزا هیچ نزدیکی ای به واقعیت ندارن و اکثر ماها شب هارو با روز یکی میکنیم تا اندکی بخوابیم. به هرحال، هرچند این نوع زندگی زیاد برای سلامتی ما مفید نیست، اما واقعیته، پس چه خوب که از این فرصت ها بیشتر استفاده کنیم، به خصوص که تابستونه و واقعا میتونیم به کارای زیادی دست بزنیم. باما باشید که این مقاله رو خدا میدونه ساعت چند نوشتم :|

قبل از این که مقاله رو شروع کنم، میخوام یه سوال ازتون بپرسم. ایرانیا تنبلن؟ نمیدونم تنبلی چه معنی ای رو میده و اصلا کاری ندارم که معنیش چیه. اما میخوام قبل از شروع یه چیزی رو بهتون بگم، تنبل وجود نداره! تنبلی فقط یه واژست که ما برای تعریف خودمون ازش استفاده میکنیم، یه چیزی مثل باهوش که وقتی احساس میکنیم هوشمون زیاده به کار میبریمش تا بگیم ما باهوشیم، ممکنه من یه مسئله مثل ۲*۲ ببینم و با جواب دادنش، احساس باهوش بودن کنم. اما از نظر شما این واقعا باهوشیه؟ بی تردید خیر اما از نظر من چرا!

شاید کمی سردرگم شده باشید، حق دارید، کلا من عادت دارم برای خودم تعریف بسازم و درست بشو هم نیستم! ساده بگم، منظور من اینکه من در خودم احساس باهوشی میکنم اما هوش من به قدری نیست که اطرافیانمو تحت تاثیر قرار بده. دو حالت داره، یا من به باهوش بودن خودم پافشاری میکنم یا اینکه تحت تاثیر محیط، احساس نادانی و کم هوشی در من ایجاد میشه. این همه نوشتم تا بگم این که شما احساس تنبلی میکنین، تقصیر شما نیست، محیط اطرافتون این احساس رو در شما بوجود آورده. خوب بازم دو حالت بوجود میاد: ۱- یا بازم احساس تنبلی میکنین و اجازه میدین که اطرافتون بازهم شمارو ضعیف تر و ضعیف تر کنه. ۲- دست از این تلقین ناخواسته برمیدارین، این افکار دروغین رو که بقیه در شما ایجاد کردن، بیرون میریزین، مقاله زیر رو میخونین و یاد میگیریم که ما نیازی به اطراف نداریم، نیازی به گفته های دیگران نداریم. خودمون برای خودمون تصمیم میگیریم و دیگه اجازه نمیدیم که کسی به ما تنبل بگه، چون ما باهوشیم، هرچند در حد۲*۲ باشه اما بازم میدونیم که باهوشیم.

تیک تاک ساعت صبح

یه چیزی رو همین اول بگم. صبح زود بیدار شدن یه نعمته، یه قدرته اضافست، یه چیزیه که باعث میشه آدم احساس بهتری داشته باشه. پس خواهشم اینکه این مورد رو جدی بگیرین. مهم نیست ساعت ۳ یا ۴ شب میخوابین، هرطور که شده صبح بیدار بشین. نمیدونم تا حالا واقعا کار جدی ای رو دنبال کردین یا نه، اما اگه این کارو کرده باشین حتما تا به حال فهمیدین که ظهر و شب تمرکز کردن کجا و صبح ها کجا. نمیدونم این احساس رو چطوری بیان کنم، اما به جرات میگم که اول صبح بیدار شدن، پشت کامیپوتر نشستن و تایپ کردن از هر وقت دیگه ای برای من لذت بخش تره. اصلا انگار احساس میکنم از کل دنیا آزادم، انگار هیچ برهم زننده ی آرامشی وجود نداره.

ظهر و شب و این وقتا، زمان های با ارزشی هستن، اما نمیتونن کاری رو که شما اول صبح انجام میدین، براتون جبران کنن. شب درس خوندن و ظهرا تلاش کردن برای فرو کردن چیزی تو ذهنمون، هیچ چیز جز عذاب دادن خودمون نیستن. سعی کنید این مورد رو جدی بگیرین و گاهی وقتا لذت صبح بیدار شدن و فکر کردن و مطالعه و این چیزا رو بچشید.

اما… ساعت های اضافه

برگردیم سر اصل مطلب. من خودمو اول مثال بزنم که تقریبا این روزا فیکس ساعت ۲٫۳۰ یا ۳ شب میخوابم. به هرحال هرچند اگه الان یه متخصص بیاد و این نوشته هارو ببینه، به احتمال زیاد برام یه نسخه حسابی تجویز میکنه، اما یه واقعیت در زندگی من و نمیشه ازش فرار کرد. خوب چجوری میتونم از این وقت اضافی که از ساعت ۸ صبح شروع میشه و تا ساعت ۳ ادامه پیدا میکنه استفاده کنم؟ به خصوص اینکه تابستون هم هست و حسابی میتونم ازش استفاده های درست داشته باشم. در ادامه میپردازیم.

نوشته های زیر جنبه پیشنهادی دارن و شامل زندگی من برای فعلا نمیشن، هرچند به احتمال زیاد به زودی عملیشون کنم.

اول یادگیری

من خودم دوست دارم تابستونمو بیشتر برای مطالعه و یادگیری اختصاص بدم. البته میخوام برنامم رو طوری بریزم که یه برنامه ادامه دار باشه و مثل این جاها که میگن برای تابستان شما برنامه داریم! نباشه. پیشنهاد من به شما هم اینکه برنامتونو زمان دار طراحی نکنین. اختصاص این ساعت به اون کار و اون ساعت به این کار فقط و فقط یه نیرنگه که داریم به خودمون میزنیم. خوب الان چی کار کنیم؟ من یه سری از چیزایی رو که میتونین تو تابستون برای یادگیری برنامه ریزی کنن، آماده کردم :

یادگیری زبان

این چند روز از یادگیری زبان گفتم و تقریبا جمعش کردم. به همین خاطر نمیخوام بحث رو باز کنم و فقط به نوع یادگیری محدودش میکنم. تابستونتونو از نظر من با یادگیری یه زبان جدید شروع کنین، چون واقعا میتونه به محرکی برای ادامه بقیه تابستون تبدیل بشه. زبان مثل بقیه درسا نیست که مغز آدمو به چالش زیاد وارد کنه و خستش کنه، بلکه لذتیه که رفته رفته باعث میشه آدم علاقش به بقیه مباحث آموزش هم جلب بشه و بره دنبال یه عالمه منبع جدید که به زبان های مختلف موجودن.

خوب چجوری از این n+24 ساعت برای یادگیری استفاده کنیم؟ من اول صبح و کلا موقع کار و این چیزارو برای این کار پیشنهاد نمی کنم، چون یادگیری یه زبانی مثل انگلیسی، واقعا نیاز به تمرکز زیادی نداره و میتونه شب های شمارو به خودش اختصاص بده. خوب، از این به بعد ما میایم، اگه گجتی چیزی داریم، فایلهای آموزشی مثل پادکست، کتاب و این چیزارو میریزیم توشون و حدود ۱ تا ۲ ساعت رو به این کار اختصاص میدیم. نیازی نیست که حتما انرژی زیادی مصرف کنین و هروقت که دیدین خسته شدین، دست از یادگیری بردارین و اگه میخواید بخوابید، برید راحت بخوابید و در ضمن بگم که مطالعه به جرات یکی از کاراییه که خواب آدم رو سبک تر میکنه، پس اگه مشکل خواب دارید حتما به این مورد توجه کنین. اگه هم دوست داشتین و دیدین میتونین بیدار بمونین، به مطالعه یه کتاب با زبان ساده بپردازین. از زبان ساده هم منظورم اینکه یه چیزی مثل یه داستان معمولی رو مطالعه کنین.

یادگیری برنامه نویسی

بعد از زبان میرسیم به برنامه نویسی. این که چه زبانی رو برای این کار انتخاب میکنین، کاملا به خودتون بستگی داره و از هرچیزی که دوست دارین و ازش لذت میبرین شروع کنین و باز هم میگم که ساده هارو در نظر بگیرین! وقت زیاده و عجله برای حرفه ای شدن نداشته باشین. خوب یادگیری برنامه نویسی رو چجوری پیش ببریم؟ پیشنهاد من اینکه اول صبح و بعد از ظهر رو به این کار اختصاص بدین و سعی کنین که بیشترین وقتی رو که میتونید در نظر بگیرید به برنامه نویسی اختصاص بدین.

برنامه نویسی، وقت میخواد، کتاب و این چیزا نیست که حفظش کنین و برین امتحان بدین. یه دنیای متفاوته که باید حسش کنین و این حس کردن بوجود نمیاد مگر با عشق بهش! خیلی دلم میخواست از برنامه نویسی چیزی بذارم، اما دیدم این قدرتو ندارم که قول بدم ادامش میدم و دیدم که آموزش های برنامه نویسی چیز نیستن جز گول زدن خودمون! قبول کنیم یا نه، وقت گذاشتن برای مطالعه آموزش های موجود تو سایتا، هیچ چیز جز وقت تلف کردن نیستن! خیلی کم دیدم آدمی بتونه با این آموزشا به جایی برسه. خلاصه میگم، خودتونو اسیر آموزش وبلاگ ها و این جور جاها نکنین. فقط یه شروع و اراده قوی کافیه تا خودتون راه رو برین. کلی بگم، از آموزش ها استفاده کنین، اما مطیعشون نباشین، چرا که این آموزش ها فقط یه تلقینن تا ما فکر کنیم یه چیزی یاد گرفتیم در صورتی که این طور نیست.

سایر

این که به چی علاقه دارین، مثلا از فتوشاپ خوشتون میاد یا دوست دارین با اتوکد کار کنین، کاملا به خودتون بستگی داره. خیلی چیزا هست که ما دوست داریم انجامشون بدیم اما به هر دلیلی نمیتونیم. به نظر من بزرگترین مشکل برای این که ما نمی تونیم، اینکه واقعا نمی دونیم چرا دوست داریم چیزی رو یاد بگیریم. مثلا نمیدونیم چرا دوست داریم فتوشاپ رو یاد بگیریم، حالا چون شنیدیم نرم افزار خیلی بزرگیه و خیلی کارا باهاش انجام میدن، ما هم علاقه پیدا کردیم که یاد بگیریمش، حالا این که چی ازش میخوایم رو اصلا نمیدونیم.

بهتون میگم تا روزی که ندونید و درک نکنید که چرا میخواید یه چیزی رو یاد بگیرین، هیچ وقت از یادگیریش لذت نمیبرین و مثل خیلی چیزا که الان میدونم بهشون فکر میکنین، میندازیدش دور و دوباره میرید دنبال یه چیز دیگه. سعی کنین قبل از این که کاری رو شروع کنین، خوب در موردش تحقیق کنین و با در نظر گرفتن همه جوانب برید دنبالش. خودمونی بگم، عشقی نرید دنبال چیزی، جز هدر دادن وقتتون فایده ای براتون نداره.

دوم سرگرمی

عملا خیلی چیزا هست که میتونین برای سرگرمی انتخب کنین. اول اینکه بگم هدف ما تابستون نیست و کلی داریم صحبت میکنیم. همونطور که گفتم خیلی سرگرمی هست، اما واقعا هر سرگرمی ای ارزششو داره؟ بی تردید خیر! بازی کردن ۲۴ ساعته یه بازی اکشن عملا چه فایده ای برامون داره؟ هیچی! من سرگرمی رو به چندتا شاخه زیر تقسیم میکنم و امیدوارم که به حرفام خوب گوش کنین و بدونین که سرگرمی یعنی بعد دیگه ای که میتونه برای ما جدا از وقت پر کردن، آموزنده هم باشه.

بازم پای سریال و فیلم در میونه

چرا من این روزا همش از سریال و فیلم میگم! به هر حال، فیلم و سریال رو دوست دارم، چرا که میتونه تخیل منو گسترش بده، با تاریخ آشنام کنه، گاها به من علوم مختلفی مثل سریال بیگ بنگ رو یاد بده و خیلی کارای دیگه که بستگی به نوع فیلمش داره. سعی کنین برای تابستون، چندتا فیلم و سریال خوب که چند وقت پیش چندتا خوبشو معرفی کردم تهیه کنین، مشاهدشون کنین و در آخر هم اگه دلتون خواست یادداشت برداری کنین. (یادداشت برداری از قسمت های مختلف یک فیلم یا سریال، گاها چنان مفید واقع میشه که میتونه یکی از گرهای شمارو حل کنه. یادمه یه بار یکی از همین یادداشتا باعث شد یه تحقیق حسابی بنویسم!)

مستند | ببینین به اندازه n+n+24 ساعت

عجب عنوانی شد! همونطور که میبینین، مستند زیاد تماشا کنین. اصلا هروقت احساس بیکاری کردین، برین و یه مستند ببینین. من قول میدم که از این به بعد زیاد مستند معرفی کنم و امیدوارم که با تماشاشون و نکته برداری ازشون، ذهن خودتونو فعال تر کنین، فکر تنبلی رو بذارین کنار و از تلاش های صورت گرفته در تاریخ، الهام بگیرین.

بازی های ماجراجویانه و داستانی و کلا فکری

هر وقت کسی اومده پیش من و پیشنهاد بازی خواسته، اول از همه گفتم Mass Effect! نمیدونم چرا، اما واقعا دوستش دارم. پیشنهاد من اینکه بازی رو به کامپیوتر محدود نکنین، چون بعضی از بازیای اسمارتفونا هم واقعا آموزنده و چالش برانگیز هستن. سعی کنین تا جایی که میتونین از این بازیا بهره ببرین و ذهن خودتونو به چالش بکشین.

جمع بندی از ۳ مورد بالا : کلی بگم، تماشای مستند و سریال و بازی کردن، وقت خاصی رو برای اختصاص دادن لازم ندارن، اما بهترین موقع برای این کارا، موقعی هست که شما از کارای سختی مثل یادگیری خسته هستین و دوست ندارین که وقت استراحت خودتونو با خوابیدن و بیهودگی صرف کنین.

سوم خودتون

دیگه خودتونید و خودتون. دوست دارین برین سفر، خوب برین اما از همون سفر هم بهره برداری کنین. دوست دارین تدریس کنین، دوست دارین رانندگی یاد بگیرین، دوست دارین نقاشی بکشین، اصلا دوست دارین یه وبلاگ بزنین و روزی چند خط بنویسین. هرکاری که دوست دارین انجام بدین، حالا برنامه ریزی برای سفر به جو زمین باشه یا تلاش برای بالا بردن یه وبلاگ، سعی کنین از تک تک ثانیه هاتون درست بهره برداری کنین.

ما ایرانیا تنبل نیستیم، اطراف ما پر شده از انرژی منفی که میگه ما تنبلیم! خوب اگه اینطوریه، پس بیاید و یه بارم که شده شما یه انرژی مخالف بفرستین، چه دیدین شاید همین انرژی مثل همین تنبلی پخش شد و یه کمی مارو به تحرک وارد کرد. به هرحال تلاش کردن بهتر از دراز کشیدن و تماشای سریال ترکیه ایه D: 

onever

  • geek

استیوجابز، زاکربرگ، بیل گیتس و اسم های بزرگ دیگه ای وجود دارن که دانشگاه رو رها کردن و امروز به عنوان یکی از افراد تاثیر گذار دنیای تکنولوژی محسوب میشن. جالبه که فقط ایران نیست که خیلیا درس رو سد راه میدونن و خیلی از وبلاگا خیلی وقتا حرف از درس خوندن و نخوندن میزنن. به هرحال جالب دیدم که این مطلب رو قبل از کنکور بذارم و خودم در آخر تاکید کنم که درس خوندن، نه اون خوندنی که الان باب شده، بلکه درس خوندن و لذت بردن از خوندن، یکی از بهترین کارایی هست که هرانسان تو یه بار زندگیش میتونه انجام بده. باما باشید :)

سال پیش یکی از مسئولین یاهو، اسکات تامسون خودش افشا کرد که در هنگام ارائه ی رزومش در مورد مدرک تحصیلیش دروغ گفته. به عبارتی در رزومش اعلام کرده بود که مدرک کامپیوتر داره در حالی که هیچ درسی در مورد کامپیوتر در دانشگاه نخونده بود. یا میشه به یکی از مسئولین پی پال اشاره کرد که همین کارو کرده بود و بعدها اخراج شد.

نتیجه گیری نویسنده اینکه درس خوندن و داشتن مدرک مهمه. پس بهتره هیچی نشده خودمونو سازنده یه کمپانی فرض نکنیم و کمی با واقعیت ها روبرو بشیم.

خود نویسنده در مورد طراحی وب سررشته داره و بیشتر حول این موضوع حرف میزنه، اما این حرف ها رو میشه در هر رشته ای و در هر زمینه ای ازشون بهره برد.

مسیر اصلی

برای مثال در زمینه طراحی وب خیلی از دانشجو ها فکر میکنن که وارد دانشگاه میشن، شروع به یادگیری میکنن و بعد از مدت کمی احساس میکنن که همه چی رو یاد گرفتن و باید وارد دنیای کار بشن، وقتیم که میرن بیرون و میخوان شروع به کار کنن، با واقعیتی بسیار بزرگ روبرو میشن، من درس های تاریخ گذشته رو خوندم! در حقیقت خیلی زبان ها مثل php و MySQL هستن که نیازی به درس خوندن ندارن و هر فردی با اراده خودش میتونه این هارو یاد بگیره. شخصی به نام جیک اینطوری میگه ” هر چیزی که توی وب بوجود میاد، حتما نیاز نداره که توسط مدرس به شما آموزش داده بشه، در ضمن این طور هم نیست که شما با خوندن تیتر مطالب بتونید از پسش بربیاید”

دنیای تکنولوژی مثل آناتومی انسان یا قانون نیست که تغییر درشون زمان و وقت نشناسه. دانشگاه ها هم مثل همین قانون گذارا هرروز خودشونو بروز نمیکنن و این خود افراد هستن که باید همیشه در این دنیایی که هرلحظه در حال پیشرفت خودشونو بروز نگه دارن.

برنامه تحصیلی

در زمینه طراحی وب یا حالا امثال این، چندین و چند سایت وجود داره که همیشه در حال برگزاری جدیدترین رقابت ها هستن و باعث میشن که افراد متفاوت همیشه خودشونو بروز نگه دارن، اما دانشگاه اینطوریه؟ شاید فکر کنیم که ایران اینطوریه اما این نویسنده که ایران نیست، پس این مورد یه نتیجه گیری کلی. ادامه بدم، آیا تو دانشگاه اصلا میپرسن به چی علاقه داری یا چی میخوای بخونی؟ هیچ وقت اینطور نبوده و به جز یه سری دانشگاه محدود که دست نخبه هاشونو باز میذارن، تو اکثر دانشگاه ها شما رشته ای رو انتخاب میکنید و محدود به همون رشته باید به تحصیلتون ادامه بدین.

دنیای جدید، دنیای مجازی هاست. دیگه مثل گذشته نیست که جدیدترین ها و بهترین ها فقط تو مراکز علمی به محصلین انتقال داده بشن و بقیه از یادگیری و بروز بودن محروم بمونن. الان شما میتونید خیلی بهتر و سریعتر و با استفاده از چندین و چند سایت به یادگیری بپردازین و همیشه هم بروز بمونین.

سوال بزرگ : دانشگاه را رها کنم؟

نه هرگز! ما انسان ها اجتماعی هستیم، در کنار اجتماع می آموزیم، کار می کنیم و با بهره برداری از نیاز های دیگران، پیشرفت می کنیم. حالا چطور میتونیم نقش دانشگاه رو انکار کنیم وقتی تنها مکانی هست که میتونیم از یادگیری با بقیه هم فکرامون لذت ببریم؟ تنها مکانی که اجتماعی بودن رو یاد میگیریم، یاد میگیریم که باید تحت فشار باشیم، یاد میگریم که همکاری کنیم، کار گروهی داشته باشیم و از همه مهمتر دلیلی برای تنها نبودن پیدا میکنیم! شاید خنده دار به نظر بیاد اما چند نفرتون تاحالا بعد از مدتی دور موندن از تحصیل، خیلی از چیزارو فراموش کردین و تقریبا وقتتونو صرف تفریح کردین؟ بی تردید خیلیامون این طوری بودیم، پس فکر اینکه دانشگاه سد من هست و اگه نرم بهتر میتونم بیاموزم رو کاملا فراموش کنین، چرا که ما انسان ها تا زمانی که تحت فشار نباشیم به سختی کاری رو انجام میدیم!

شخصی به اسم Alvaris حرف قشنگی رو میزنه ” دانشگاه فقط مکانی هست که توانایی -خود یادگیری- شمارو افزایش میده” بدون دانشگاه، وقتی که میخوایم خودمون بریم دنبال یادگیری یک چیز، فقط میدونیم که باید بریم دنبالش، مثلا همین برنامه نویسی، وقتی دانشگاه نمیریم و به برنامه نویسی علاقه داریم، فقط میدونیم که باید بریم دنبالش، به عبارتی میزنیم تو گوگل آموزش برنامه نویسی و اولین لینکی رو که میبینیم انتخاب میکنیم و مدتی خودمونو باهاش مشغول میکنیم. اما دانشگاه این فرصت رو به ما میده که در کنار بقیه و با استفاده از داشته هاشون، راهمونو بهتر پیدا کنیم و این واقعا مهمه.

خیلی از کمپانیا مدرک میخوان

اگه شما دوست ندارید که تو خونه کار کنین و مثلا شغلتونو طراحی وب انتخاب کردین، باید توجه داشته باشین که تقریبا اکثر کمپانیا از شما بی چون و چرا مدرک میخوان. باز هم از Alvaris ” هرجند طراحی وب یک رشته مدرن محسوب میشه و خیلی از کمپانیا میرن و افراد فریلنسر رو استخدام میکنن، اما اکثرشون مدرک رو معیار اصلی برای انتخاب قرار میدن”

آموزش سخته، سخت!

خیلی از رشته ها هستن که حتی فکر کردن به این که آدم خودش میتونه بره دنبالش و همه کارش بشه خنده دار و شاید باعث افسوس! بعضی از رشته ها هستن که باید افراد رو در عمل قرار بدن، پزشکی، جراحی و حتی خیلی از همین رشته های کامپیوتر هستن که باید افراد با خیلی از چیزا از نزدیک آشنا بشن و فراهم کردن همین چیزا توسط خود اشخاص بعضی وقتا سخت و حتی غیر ممکن.

مدرک بگیرم یا نه؟

آموزش یک حق انسانی و هیچ کسی به هیچ وجه اجازه نداره که کسی رو ازش منع کنه وحتی نباید به خودمون اجازه بدیم که کلمه درس چه فایده ای داره رو به زبون بیاریم و باعث نا امیدی کسی بشیم. اول از همه بگم که من به عنوان خودم به هیچ وجه اجازه ندارم کسی رو از درس خوندن وا دارم و باید حتی تشویقش کنم، پس به عنوان خودم میگم که درس خوندن رو جدی بگیرین، حتی تو ایران.

این از این، دوم اینکه مدرک خوبه، به هر حال از هیچی که بهتره، اما هدف تحصیلیتون مدرک نباشه، از روی عشق و علاقه تحصیل کردن نه تنها لذت بخشه، بلکه باعث هموار شدن گرفتن مدرک هم میشه. اما اگه واقعا به درس علاقه ندارین و در خودتون این اراده، قدرت و هوش رو میبینین که میتونین پیشرفت کنین و به آرزوهاتون برسین، برید دنبال آرزوهاتون، اما همیشه به یاد داشته باشین که ما انسان ها خیلی سریع درگیر هیجان میشیم و اکثر وقتا خودمونو بهترین میبینیم و فکر میکنیم که میتونیم خودمونو راهمونو ادامه بدیم.

درگیر هیجانات زودرس نشید، خیلی از همین افراد سرشناس مثل خود همین زاکربرگ، قبل از ترک تحصیل به ایدشون رسیدن، گسترشش دادن و بعد از دیدن اینکه میتونن به موفقیت برسن، راهشونو ادامه دادن، پس قبل از اینکه کاری کنیم که بعدا پشیمونمون کنه، همه جوانب رو در نظر بگیریم و باز هم به یاد داشته باشیم که تحصیل تنها راهی که حداقل میتونه یک امید رو برای ما تضمین کنه، پس هیچ وقت سطحی بهش نگاه نکنین.

onever

  • geek

استارت آپ ها شرکت هایی نوپا هستند که رشد سریعی دارند و معمولا در زمینه تکنولوژی فعالیت می‌کنند. این شرکت ها، ایده هایی نو دارند و بالقوه می توانند بسیار رشد کنند و در نهایت تبدیل به یک شرکت بسیار موفق شوند.


شرکت های موفقی مانند گوگل و فیسبوک در واقع استارت آپ هایی موفق بوده اند. توجه کنید که این استارت آپ ها از میان میلیون ها استارپ آپ دیگر که هرگز موفق نشده اند و اسمشان را هم نشنیده ایم، سر بر آورده اند. اما رمز موفقیت یک استارت آپ چیست. استارت آپ های موفق چگونه اند؟ جواب مشخص و معینی برای این سوالات وجود ندارد. در اینجا قصد داریم در یک مطلب چند قسمتی، به بعضی نکات مهم و قوانین سرانگشتی آن بپردازیم. تا بتوانید استارت آپی را که داخل گاراژ خانه تان راه انداخته اید را به شرکت بزرگی تبدیل کنید. پس در ادامه با ما باشید.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_88_i.jpg

بیل گیتس می گوید: بهترین راه برای متفاوت کردن شرکت تان در میان بازار رقابتی و بهترین راه برای پیشی گرفتن از رقبا این است که ابتدا علوم را بیاموزید و سپس از آنها برای انجام یک کار برجسته و متفاوت استفاده کنید. «اینکه شما چگونه این علوم را یاد می گیرید و مدیریت و استفاده می کنید، تعیین می کند که شما برنده خواهید شد یا بازنده.»


امروزه این حرف دیگر صحیح نیست! شما دیگر نیازی به جمع آوری اطلاعات در مغزتان ندارید. متاسفانه باید بگوییم که سیستم آموزشی ما راجع به دانش و اطلاعات دیگر کارامد نیست. «سیستم آموزشی ای که ما بر اساسش بار آمده ایم، واقعا ایراد دارد».


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_89_i.jpg

سیستم آموزشی ما، به ما می آموزد که یکسری «حقایق» که در کتاب هایمان آمده است را «حفظ کنیم» و در امتحان آنها را به یاد بیاوریم.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_90_i.jpg

اما در دنیای جدید، شما نباید علوم را به خاطر بسپارید، زیرا آنها برای همیشه یکسان و ثابت باقی نمی مانند و «همیشه در حال تغییر» هستند.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_91_i.jpg

شما نیازی ندارید مغزتان را با اطلاعات مربوط به شغل تان انباشته کنید و سپس توی امتحان آنها را به یاد بیاورید.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_92_i.jpg

در شغل شما، هر روز کاری، روز امتحان محسوب می شود. هر روز دارای تصمیم ها و جدل های غیر قابل پیش بینی و جدید است.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_93_i.jpg

حفظ کردن حقایق شما را به هیچ جایی نمی رساند. زیرا شما در هر جایی می توانید اطلاعات مورد نیازتان را در اینترنت پیدا کنید. «هر زمان که به آنها نیاز پیدا کنید.»


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_94_i.jpg

در دنیای فعلی برای پیشرفت باید اجتماعی باشید، باید برای یافتن بهترین تصمیم ها با مردمی که داخل شبکه تان هستند (کسانی که می شناسید)، گفتگو کنید.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_95_i.jpg

کسانی که سرمایه های شما (دانش و پول)، علایق و واقعیت های بازار را می شناسند. کسانی که کمک می کنند تا دوستان جدید و ارتباطات قابل اعتماد پیدا کنید. کسانی که کمک می کنند ریسک های منجر به فرصت های انفجاری را بیابید.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_96_i.jpg

دوران کلاسیک به سر آمده است. دیگر مهم نیست که هوش یادگیری شما چقدر است. چون دیگر قرار نیست چیزی را حفظ کنید. در اینجا باید مفهوم جدیدی را بیاموزید. «هوش شبکه ای». هوش شبکه ای به توانایی شما در راضی کردن افراد برمی گردد. توانایی شما در اینکه، بتوانید آنچه را که می خواهید، وارد مغز اشخاص دیگر بکنید.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_97_i.jpg

برای ارتقای این هوش، باید طرحی از شبکه تان داشته باشید. کسانی که می شناسیدشان. پس از این کار برای پیشرفت باید سوالاتی را بپرسید که به جواب های مفید ختم شوند.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_98_i.jpg

پس شروع به تماس گرفتن با شبکه تان بکنید. (جاهای مختلف شبکه تان را لمس کنید و ناخنک بزنید)


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_99_i.jpg

با جستجو در مهارت ها شروع کنید. افرادی را که مهارت هایی شبیه شما (یا شبیه کسی که در آینده می خواهید باشید) دارند، پیدا کنید.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_100_i.jpg

به دنبال فرصت های انفجاری باشید.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_101_i.jpg

و برای ساخت یک شرکت متفاوت برنامه ریزی را آغاز کنید.


سعی کنید این قوانین را به عادت های فکرتان تبدیل کنید. طوری که جرئی از ذات تان شوند.


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_102_i.jpg

در زندگی همیشه در حال رشد باشید، برای این کار همیشه فکر کنید که در شروع یک کار جدید هستید و انرژی ابتدایی خود را حفظ کنید. (شاید به همین دلیل باشد که جیمیل تا مدتها بتا باقی ماند. تا به خود یاداوری کند که هنوز در حال توسعه و پیشرفت است. هنوز یک سایت تکمیل شده نیست که نیازی به هیچ تغییر دیگری نداشته باشد.)


911223-www-nardebaan-ir-startup-of-you_103_i.jpg

به دنبال یک استارت آپ نگردید. استارت آپ خود شما هستید. با تغییر در عادت هایتان و یاداوری روزمره اینکه در کجا هستید، می توانید استارت آپ خود را بسازید. با ۵ قسمت از مطالب استارت آپ شما با شما بودیم و با این قسمت این مجموعه به پایان میرسد.


  • geek